بیژن بیرنگ کارگردان و تهیهکننده باسابقه سینما و تلویزیون در پاسخ به اینکه پیشنهادش به مدیران جدید تلویزیون و معاون جدید سیما چیست میگوید پیشنهادش این است که اگر اینکاره نیستند، وقت هیچکس را نگیرند، استعفا بدهند و بروند چون با پیشنهاد، کسی کاری یاد نمیگیرد!
به گزارش ایسنا، وی که همراه با زندهیاد مسعود رسام، ساخت سریال خاطرهانگیز «خانه سبز» با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی را در کارنامه دارد، با بیان اینکه در حال حاضر نه تلویزیون تماشا میکند و نه با این رسانه همکاری میکند، تصریح میکند: آن زمان که من با تلویزیون کار میکردم، مدیرها و آدمها این شکلی نبودند. الان میخواهید معجزه اتفاق بیفتد؟او در ادامه با بازگویی اظهارنظری از جان هیوستون، کارگردان شناختهشده آمریکایی، درباره وظایف تهیهکننده و نیز تشبیه کردن تلویزیون به یک تهیهکننده بزرگ، عنوان میکند: «از نظر من تلویزیون تهیهکننده بزرگ است؛ ما که بهعنوان تهیهکننده کار میکردیم، تهیهکننده نبودیم، ما فقط تهیهکننده اجرایی بودیم. جان هیوستون درباره وظایف یک تهیهکننده میگوید ۵۰ درصد وظیفه یک تهیهکننده انتخاب درست است؛ یعنی با انتخاب درست ۵۰ درصد کار درست میشود. ۱۰ درصد ویژگیهای آدمهاست. هر کسی ویژگی خاص خودش را دارد که قاعدتاً برای هیچکس ۱۰ درصدش کامل نمیشود. ۲۰ درصد خلاقیت است که از این ۲۰ درصد هم کسی نمیتواند ۱۰۰ درصدش را خالق باشد، جز خداوند تبارکوتعالی. ۲۰ درصد از کیفیت کار میماند که هیچ موقع این ۲۰ درصد هم پر نمیشود. هیچ کاری نمیتواند ۹۰ درصد خوب باشد؛ نهایت ۸۰ درصد خوب میشود؛ بنابراین این کارگردان آمریکایی نتیجه میگیرد که بزرگترین وظیفه تهیهکننده انتخاب درست است. پس اگر تلویزیون بهعنوان یک تهیهکننده، مدیرانش را درست انتخاب کند و اگر مدیرانش لایق باشند و آنها هم انتخابهای درستی کنند، یک شبکه راه میافتد.»بیرنگ میافزاید: «اگر تلویزیون در انتخاب مدیران درست عمل کند و مدیران در انتخاب عوامل و برنامهسازان درست عمل کنند، از یک مصاحبه گرفته تا یک سریال، کار راه میافتد؛ مثلاً اگر یک مدیر شبکه آقای ایرج طهماسب را انتخاب کند، ۵۰ درصد راه را رفته است. از ۵۰ درصد باقی هم چند درصد بالا درست میشود و کاری در حد ۶۰ ـ ۷۰ درصد میشود که کار خوبی از آب درمیآید. ولی اگر از اول انتخاب آنها آقای طهماسب نباشد و کار آقای طهماسب را به آدم دیگری بدهند، دیگر معجزهای اتفاق نمیافتد.»کارگردان سریال «همسران» با یادآوری یک روایت طنزآمیز عنوان میکند: «میگویند شخصی رفته بود پیش بزرگی، دعا میکرد که بلیتش را برنده کند و گریه میکرد. یک شب آن بزرگ به خوابش آمد و گفت تو باید یک بلیت بخری که من برندهاش کنم! قصه ما همین است. اگر هر کسی سر جایش باشد، کارها درست میشود. آدمهایی که در جای نادرست قرار میگیرند را میخواهیم با مشورت و راهنمایی بهجایی برسانیم که نمیشود.»