بابک خطی
طبیب و فعال اجتماعی
مردم جامعه در مورد مسائل و مفاهیم مختلف اجتماعی بسته به توان و شرایط خود بررسی و کنکاش نموده، مزایا و معایب مختلفی در مورد یک مسئله پیدا و در ذهنشان ذخیره میکنند. درنهایت جمع جبری این موارد مثبت و منفی و به تعادل رسیدن آن، به ایجاد یک عقیده کلی در هر فرد خواهد انجامید.
نظراتی که از یک فرد به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. حتی نظرات افرادی که در تائید یا رد موضوعی باهم اشتراک نظر دارند هم الزاماً یکسان نیست و اختلافاتی در میان آنها وجود دارد.
از این دید، نظر هر فرد در مورد یک مسئله اجتماعی حاصل تلاش و کنشگری او برای راه یافتن نزدیکترین روایت به واقعیت مسئله بوده و به همین خاطر صرفنظر از محتوای مخالف یا موافق آن، ارزشمند و قابلتأمل تلقی میشود.
در دنیای کنونی اما در موارد متعددی این فرایند معمول طی نمیشود و حالتهایی از ایجاد موج و مسری بودن نیز در نوع نظرات افراد در مورد مسائل مختلف اثرگذاری دارد.
درواقع اینجا مسئلهای وجود دارد که از خود مثبت یا منفی بودن یک نظر هم اهمیت بیشتری در تعاملات اجتماعی دارد و آن اینکه نظر نهایی را باید چنانکه واقعاً هست -و حاصل کنار هم گذاشتن موارد مختلفی از موارد مثبت و منفی کنار هم است- باید دید و رابطه فرد با نظر خودش صرفنظر از موافق یا مخالف بودن نباید مریدانه و غیرقابل نقد شدن باشد.
برای مثال میتوانیم به «جنبش میتو» اشاره کنیم که فراگیری آن در حال حاضر در حدی است که اکثریت افراد جامعه درباره آن حرف میزنند، چیزهایی میدانند و نظراتی در مخالفت یا موافقت با آن دارند و تبادلنظر میکنند.
مثلاً در صورت رسیدن و اتخاذ نظر موافق نسبت به میتو طبق سیر گفته شده و حمایت از آن نباید محدودیتها و نقایص آن فراموش گردد، چراکه چنین نقدهایی اساساً در پسزمینه ذهنی فرد وجود داشته و صرفاً نسبت به قسمت موافق ذهن ضعیفتر بوده است. بهعبارتدیگر موافقت باید آگاهانه و با اشراف به انتقادات وارد به مسئله باشد و این آگاهی وجود داشته و پذیرفته شود که گاهی مسائلی غیر از خشونت جنسی، صرفاً زیر عنوان پلتفرم جنبش میتو به جامعه عرصه و حتی پذیرفته میشود درحالیکه به دلایل سیاسی، اجتماعی، شخصی و در بستر تسویهحساب رقم خورده و اصلاً میتو نیست. به همین دلیل شاید نیاز باشد که افراد موافق ضمن حمایت از کلیت این جنبش که ارزشمندی آن در شکستن سکوت تاریخی و اجباری زنان و حمایت از قربانیان است، با دقت و چشمان باز به استقبال شنیدن روایتها بپردازند تا حتیالامکان بتوان موارد غیر مرتبط با خشونت جنسی و میتو را بازشناسند.
در مورد مخالفت با این جنبش نیز باید تأکید شود که اولاً بسیاری از مخالفان آن الزاماً از مخالفان حقوق زنان نیستند و برخی از آنان حتی از فعالان جنبش زنان هستند و دلیل مخالفت آنان با میتو در شیوه کار و روششناسی آن است؛ اما حتی مخالفان قطعی و جدی میتو هم باید مخالفت آگاهانه به شکلی که قبلاً توضیح داده شد داشته باشند و بپذیرند که ذیل مخالفت آنان، چرخه خشونت و سوءاستفاده همچنان به گشتن و قربانی گرفتن ادامه خواهد داشت، در عین اینکه سایرین هم باید درک کنند که این مخالفان در عین آگاهی به این مسئله و به دلیل سنگینتر بودن کفه آسیبهای جنبش به افراد و جامعه که در ذهنشان وجود دارد، نظر مخالف دارند.
درنهایت اگر قرار باشد تنها یک توصیه در مورد نظر دادن در مورد مسائل اجتماعی مطرح شود، مسئولانه بودن آن، آگاه بودن نسبت نقدها و اشکالات وارد به آن و پرهیز جدی از مطلقگرایی است.