جامعه بشری با آغاز «انقلاب دیجیتال» در اواخر قرن ۲۰ میلادی وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد. انقلابی که به تحولات شگرفی در زندگی فردی، اجتماعی و البته کُنش بینالمللی بشر ختم شده است. با پیشرفت سریع و تکامل بیشتر عصر دیجیتال، امروزه در قرن ۲۱ شاهد «انقلاب صنعتی چهارم» هستیم. عبارتی که برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ توسط «کِلاس اِشواب» بنیانگذار و رئیس هیئتمدیره «مجمع جهانی اقتصاد» به کار برده شد و نوید تغییرات بنیادینتری در فناوریهای هوشمند را به گوش جهانیان رساند. فناوریهای نوین و گستردهای که از مهمترین آنها میتوان به «هوش مصنوعی»، «اینترنت اشیا»، «چاپگرهای سهبعدی»، «نانو فناوری»، «زیستفناوری»، «تجهیزات مخابراتی نسل پنجم» و «زیرساختها و ابررایانههای کوانتومی» اشاره کرد.
با پیدایش نسل نوین و هوشمند فناوریهای پیشرفته، ابعاد گوناگون ساختارهای زندگی بشری بازهم دچار تحول خواهند شد و بهتبع آن آثار متعددی بر روابط متقابل بین «دولتها»، «ملت و حکمرانان»، «موجودیتهای چندملیتی» و «ساختارهای متعدد نظام بینالملل» خواهد داشت. چراکه با نقش کلیدی فناوری در جهان امروز، توسعه سریعتر و دستیابی به این فناوریها عملاً جایگاه بازیگران در نظام بینالملل را ارتقا بخشیده و نقش به سزایی در «ساختار مادی و معنوی قدرت» آنها بازی میکند. امروزه کمتر کسی است که به اهمیت فناوری در ابعاد گوناگون روابط بینالملل معاصر واقف نباشد. فناوری و علوم پیشرفته معاصر توانایی تغییر در ماهیت «جنگ»، «دیپلماسی»، «تجارت»، «ارتباطات»، «اقتصاد» و «امنیت بینالملل» را دارند. اهمیت فناوریهای نامبرده در روابط بینالملل معاصر به همان میزان راهبردی است و میتوان از آن بهعنوان عامل مهمی برای «تغییر معادلات نظام بینالملل» نام برد. درواقع ظهور فناوریهای نوین، ساختار سیاست بینالملل را دچار تحول جدی کرده است؛ چراکه بازیگران برتر در این زمینه توان «اقتصادی و سیاسی-امنیتی» خود را بالا برده و در نتیجه کفه سلسلهمراتب قدرت در ساختار نظام بینالملل به نفع آنها میل میکند. یکی از بخشهایی که بیشترین بودجه مالی و حمایت را در شرکتها و نهادهای دولتی و غیردولتی حوزه فناوری به خود اختصاص میدهد، بخش تحقیق و توسعه است. درواقع سرمایهگذاریهای بلندمدت در این بخش منجر به تولیدات علمیای میشود که توانایی تغییر جایگاه بازیگر موردنظر را بهویژه در ابعاد اقتصادی، امنیتی و هنجاری آن خواهد داشت. «ایالاتمتحده»، «ژاپن» و «کشورهای اروپای غربی» قطبهای سنتی و مهم تحقیق و توسعه در جهان محسوب میشوند که امروزه بازیگرانی چون «چین» و «هند» هم با خزانههای ژنی غنی به جمع آنها پیوستهاند. درواقع یکی از مهمترین ابعاد رقابت راهبردی ایالاتمتحده و چین، رقابت این دو «شریک و رقیب»، در حوزه فناوریهای نوین است. رقابتی که در آن چین با پیشرفت خود جایگاه برتر و سنتی آمریکا را هدف قرار داده و حساسیت واشنگتن را بیشازپیش برانگیخته است. طبق گزارشهای مؤسسه آماری «یونسکو» ایالاتمتحده ۲.۷ درصد و چین ۲ درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف سرمایهگذاری در بخشهای فنی تجاری، دولتی و دانشگاهی میکنند. این دو قدرت برتر فناوری به ترتیب ۴۷۶ و ۳۴۶ بیلیون دلار در حوزههای نام برده هزینه میکنند که آنها را به کشورهای برتر و رتبههای اول و دوم جهان در زمینه تحقیق و توسعه تبدیل کرده است. فناوری سازوکارهای بینالمللی و «ماهیت روابط راهبردی شریک/رقیب و دوست/دشمن» را نیز متحول کرده است. همکاری چندین کشور در یک پروژه فنی یا مشارکتهای چندجانبه فناورانه با ابعاد گوناگون اقتصادی و نظامی از مثالهای بارز این مهم در روابط بینالملل امروزی هستند. ابزار فناوری همواره یکی مهمترین ابعاد «دیپلماسی علمی و راهبردی» بازیگران نظام بینالملل بوده است که افزایش نفوذ و دامنه بینالمللی را نیز برای کشورها به همراه دارد.
برگرفته از دیپلماسی ایرانی