16 سپتامبر 2022
دانیل لاریسون
تارنمای ریسپانسیبل استیت کرافت
برگردان و کوتاه سازی علیاصغر شهدی
[email protected]
ایالاتمتحده با اعمال تحریمهای گسترده و مکرر اقتصادی بر کشورهای مختلف بهرغم کاهش اثربخشی آنها سبب آسیب قابلتوجهی به بدنه اجتماعی و اقتصادی این کشورها شده است.
هزینههای مستقیم تحریمها برای ایالاتمتحده اغلب ناچیز است، اما تأثیر آن بر رفاه و سلامت کشورهایی که از تحریمها رنج میبرند، میتواند برای ضعیفترین و آسیبپذیرترین قشر جامعه زیاد و مرگبار باشد. برخی از جدیدترین تحریمهای گسترده ایالاتمتحده بر ایران، ونزوئلا و سوریه نشان میدهد که چگونه سیاستهای جنگ اقتصادی ایالاتمتحده بهطور پیشبینیشده شرایط اقتصادی را بد و بحرانهای بشردوستانه را افزایش داده است، بدون اینکه به اهداف اعلامشده دست یابد.
آثار تحریمها عمدتاً متوجه مردمی است که گاه از سیاستهای غلط اقتصادی کشورها و مافیاهای رانتی ناشی از آنکه از اعمال تحریمها سود میبرند در رنج هستند. با این وجود مدتهاست که اثرگذاری محدود تحریمها درک شده، اما سیاستگذاران باید درک عمیقتری از اثرات مخرب جنگ اقتصادی داشته باشند.
سیاستگذاران ایالاتمتحده باید بدانند که تحریمهای دولت شامل حملات بیرویه به زندگی و معیشت دهها میلیون نفر از مردم عادی است و آنها باید درک کنند که این حملات ناعادلانه و برای پیشبرد منافع ایالاتمتحده بیفایده است. آمریکاییها باید این عادت را که تحریمها دلیلی بر «سختتر شدن» رفتار با یک کشور مورد هدف هست را کنار بگذارند و در عوض بدانند که تحریمهای گسترده سلاح خامی است که قربانیان آن افراد بیگناه هستند. باید بدانیم که جنگ اقتصادی واقعاً نوعی از جنگافزار است که میتواند بکشد!
مقالهای که در اوایل سال جاری در فصلنامه مطالعات جهانی منتشر شد، با عنوان «آیا بدبختی، بدبختی میآورد و آن را دوست دارد؟» تجزیه و تحلیل رنج جهانی تحمیلشده توسط تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده، شواهدی از آسیبی است که تحریمهای گسترده ایجاد میکند را گردآوری میکند. نویسندگان مقاله، «برایان الی و دور سون پکسن» دریافتهاند که تحریمهای گسترده بهطور مداوم بدبختی جمعیت کشورهای هدف را بیشتر میکند.
آنها بررسی کردند که «چگونه سیاستهای تحریمی ایالاتمتحده میتواند باعث بدبختی کشورهایی شود که آنها را مورد هدف قرار میدهند؟»
اثرات مضر تحریمها نهتنها شامل اختلالاتی است که در اقتصاد هدف ایجاد میکند، بلکه به افزایش سرکوبهایی که معمولاً به دنبال بدتر شدن شرایط اقتصادی میآید نیز میانجامد.
وسوسه بزرگی برای ایالاتمتحده وجود دارد که با استفاده از قدرت اقتصادی و مالی قابلتوجه خود سایر کشورها را مجبور به تغییر سیاستها و پذیرش خواستههای موردنظرش نماید، اما این راه به بنبست ختم میشود. ما دیدهایم که چگونه «فشار حداکثری» باعث ایجاد ناسازگاری به همان اندازه از سوی کشورهای مورد هدف میشود و در هر دو مورد کره شمالی و ایران، آمریکا آنها را بهطور خطرناکی تا آستانه جنگ پیش برده است.
به دلیل آسیبهای ناشی از تحریم، صاحبنظران توصیه میکنند که «سیاستگذاران ایالاتمتحده باید در اعمال تحریمهای پرهزینه خویشتنداری کنند، زیرا آنها پتانسیل قابلتوجهی برای آسیب رساندن بیشتر دارند تا فایده!»
اگر ابزاری خطمشی و وظایف محول شده خود را به خوبی انجام ندهد، در استفاده از آن باید تجدیدنظر شود. هنگامیکه این وسیله در عمل نتیجه معکوس دهد و باعث رنج و عذاب بیشتری در فرآیندها شود، باید آن را کنار گذاشت. یک صنعتگر از ابزاری استفاده نمیکند که میداند معیوب و خطرناک است و همچنین یک دولتمرد نباید از ابزار سیاستی استفاده کند که سابقه طولانی در بر جای گذاشتن بدبختی داشته است.
اگر آمریکاییها میخواهند با مردم رنجکشیده کشورهای تحریم شده همبستگی نشان دهند، اولین و بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که دولت خود را وادار کنند تا پا را از روی گردن آنها بردارند. رفع تحریمها ممکن است مسائل باقیمانده با کشورهای هدف را حل نکند، اما همین امر در مورد حفظ تحریمها نیز صادق است. تفاوت این است که پس از لغو تحریمها، ایالاتمتحده دیگر بیجهت دهها میلیون نفر را به خاطر اعمال حاکمانشان مجازات نخواهد کرد.
حرف آخر: تحریمهای گسترده رنج بیهوده بیشتری را به جهان اضافه میکند و دولت آمریکا باید اعتیاد خود به استفاده از آنها را ترک کند.