نخستين اعتصاب کارمندان دولت در ايران
نهم مهرماه 1286 اعتصاب كاركنان وزارت امور خارجه به نتيجه رسيد و ميرزا جواد خان سعدالدوله از سمت وزير امور خارجه بركنار و اين سمت به علاء السلطنه داده شد.سعدالدوله كمتر از يك ماه وزير امور خارجه بود و درگيري كاركنان اين وزارتخانه با او از همان هفته اول آغاز شده بود. اين نخستين اعتصاب كارمندان است كه در تاريخ اداري ايران ضبط شده است.
رئيس ايراني مجمع عمومي سازمان ملل
نصرالله انتظام نماينده ايران در سازمان ملل كه به رياست مجمع عمومي اين سازمان انتخاب شده بود اول اكتبر 1350 به دليل اداره جلسات به بهترين وجه خود، مورد تقدير دبيركل وقت قرار گرفت. وي دو هفته پيش از آن رئيس آن دوره مجمع عمومي شده بود.
محکومیت 9 تن از سران دولت حزب نازي آلمان به مرگ
يك روز پس از جنايتكار جنگي شناخته شدن 22 از سران آلمان نازي (سران دولت حزب ناسيونال سوسياليست)، يکم اكتبر 1946 محكمه نظامي مربوط كه در نورنبرگ Nuremberg تشكيل جلسه داده بود 9 تن از آنان را به مرگ محكوم ساخت.اين محکومان به مرگ 16 اکتبر (15 روز بعد) به دار آويخته شدند، تنها هرمان گورينگ ـ مرد شماره 2 آلمان نازي پس از هيتلر ـ پيش از اعدام شدن، در سلول زندان خودکشي کرده بود. تريبونال نظامي حکم خودرا درباره گورينگ با لحني سخت انشاء کرده بود و اورا جنگ طلب شماره 2 (پس از هيتلر) و عامل قلع و قمع يهوديان خوانده بود.
شورش خونين برضد پذيرفتنه شدن يك سياهپوست به دانشگاه مي سي سي پي آمريكا
يكم اكتبر 1962 (46 پيش از اينكه باراك اوباما ـ يك سياهپوست از جانب حزب دمكرات نامزد احراز مقام رياست جمهوري آمريكا در انتخابات نوامبر 2008 شود و اين مقام را به دست آورد) اعلام شد كه در شورش دانشگاه دولتي «مي سي سي پي» واقع در شهر آكسفورد آمريكا دو تن كشته و دست كم 75 نفر ديگر مجروح شده بودند.اين شورش به عنوان اعتراض به پذيرش يك سياهپوست به نام «جيمز مرديت James Meredith» به اين دانشگاه برپا شده بود. شورش بعدا به خيابانهاي شهر گسترش يافت و جان اف كندي رئيس جمهور وقت آمريكا براي جلوگيري از كشتار سياهان، گارد ملي ايالت مي سي سي پي را فعّال ساخت و به شهر آكسفورد فرستاد و ضمن يك پيام راديو ـ تلويزيوني از آمريكاييان خواست كه از تبعيض نژادي دست بردارند. شورش دانشكاه «مي سي سي پي» از سي ام سپتامبر 1962 شدت يافته و خونين شده بود.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
9مهر سال 1377: شب آقاى [علیاصغر] مرواريد و همه اعضاى خانوادهاش - سه داماد و چهار دختر و يك پسر و چند نوه- میهمانمان بودند. بچههاى خودمان هم جمع بودند؛ جز فائزه و بچههايش. جلسه خوبى بود. بعد از سالها كه چنين ملاقاتى نبود، موارد فراوانى از خاطرات گذشته يادكرديم. آقاي مرواريد، هفته قبل در منزل آقاي احمد منتظري در قم، از طريق اِفاِف مذاكره كرده بود و با مزاح به احمد گفته بوده كه چون با كمشدن درآمد، قدرت پرداخت شهريه نداشتهايد، اين وضع را به وجود آورديد!! از من خواست، ساختمانى را كه در خلخال دارد، دانشگاه آزاد اسلامى بخرد. از رد شدن صلاحيت برادرش [آقای محمدتقی مروارید] در ايلام براى [انتخابات مجلس] خبرگان، گله دارد. يك دوره كتاب چاپ جديد مفتاح الكرامه برايم آورد.