نتایج یک مطالعه نشان میدهد که خطر زوال عقل در صورت مصرف برخی مواد غذایی افزایش پیدا میکند. به گزارش ایسنا، مواد غذایی فوق فرآوری شده و آماده زندگی پرمشغله امروزی را آسانتر کرده و علاوه بر این خوشمزه هستند اما بر اساس نتایج یک بررسی مصرف این مواد غذایی خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهد. نتایج بررسیها حاکی از آن است که درصورتیکه بیش از ۲۰ درصد کالری دریافتی روزانه را غذاهای فوق فرآوری شده تشکیل دهد، ممکن است خطر زوال شناختی افزایش پیدا کند. این مقدار معادل حدود ۴۰۰ کالری در روز در یک رژیم غذایی با ۲۰۰۰ کالری در روز است. بر اساس مطالعهای که نتایج آن در JAMA Neurology منتشر شد، بخشی از مغز که در عملکرد اجرایی -توانایی پردازش اطلاعات و تصمیمگیری- نقش دارد، به شدت آسیبدیده است. در حقیقت، مردان و زنانی که بیشترین میزان غذاهای فوق فرآوری شده را مصرف میکنند، در مقایسه با افرادی که کمترین مقدار مواد غذایی بیشازحد فرآوری شده را دریافت میکنند، ۲۸ درصد سریعتر با کاهش عملکرد شناختی و ۲۵ درصد سریعتر با کاهش عملکرد اجرایی مواجه بودند. اگر کیفیت کلی رژیم غذایی بالا باشد- به این معنی که فرد از مقدار زیادی میوه و سبزیجات، غلات کامل و منابع سالم پروتئین مصرف کند - ارتباط بین مصرف غذاهای فوق فرآوری شده و زوال شناختی ناپدید میشود. غذاهای فوق فرآوری شده کیفیت رژیم غذایی را پایین آورده و حجم بیشتر آنها در رژیم غذایی در بیشتر موارد نشانه کیفیت پایین رژیم غذایی است.
ناجی دو توله یوز ارزشمند توران کیست؟
روز پنجشنبه 10 آذر میتوانست برای اکبر نیکفرجام مثل همه آخر هفتهها باشد، کارمند ۵۴ ساله اداره گاز مهدیشهر واقع در استان سمنان. کارمند اداره گازی که نسل در نسل دامدار بودهاند و او هم مثل اجدادش سالهاست که در منطقه خارتوران در ۵۰۰ کیلومتری شهر سمنان، هزار رأس گوسفند دارد. او پنجشنبه گذشته حدود ساعت ۹ صبح برای سر زدن و رسیدگی به آبشخورهای منطقه، در دل کویر و پارک توران رفت. هنوز کارش را شروع نکرده بود که صدایی میشنود، صدایی مثل صدای پرندگان یا حیوانی که به گوش او آشنا نبود. او در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «صدا از سمت بیشه میآمد، یک جور وقوق، نمیتوانستم تشخیص بدهم، صدا بیوقفه شنیده میشد، نگران شدم نکند حیوانی از پشت نیزارها بیاید و به من حمله کند، از طرفی نمیخواستم کارم را رها کنم، برگشتم سوار ماشین شدم و کمی با ماشین سروصدا راه انداختم که اگر حیوانی وحشی در آن اطراف است، فراری شود.» آقای نیکفرجام از ماشین پیاده میشود تا به کارش برسد، اما صدا همچنان ادامه دارد، دل به دریا میزند و سمت بیشه میرود. وی میگوید: «انتظارش را نداشتم، دو توله یوزپلنگ کنار هم از صدایشان میشد تشخیص داد که گرسنه هستند و این سؤال به ذهنم رسید که پس مادرشان کجاست؟ بهشدت نگران تولهها بودم، آن منطقه هم آنتن نداشت و امکان تماس با هیچکسی را نداشتم. ازیکطرف میدانستم که اگر تولهها را با خودم ببرم، شاید دیگر مادرشان سراغشان نیاید، از طرفی حدس میزدم یوزپلنگ مادر با خطری مواجه شده و تصمیم گرفته جای تولهها را عوض کند و شاید همین حین دچار حادثه شده باشد و اصلاً برنگردد، اگر تولهها را همانجا رها میکردم احتمال برگشتن مادرشان از اینکه از گرسنگی بمیرند و یا طعمه حیوانی شوند، کمتر بود، پس تصمیمم را گرفتم و تولهها را با بدون اینکه دستم به آنها بخورد، با یک گونی برداشتم.» تولهها که هر دو ماده هستند، فعلاً در سمنان و زیر نظر دامپزشکان و علیرضا شهرداری که نگهداری «پیروز»، (یوزپلنگی آسیایی و فرزند «ایران» و «فیروز» است که در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ متولد شد) را بر عهده دارد، نگهداری میشوند. حال توله یوزها خوب است و فعلاً مشکل خاصی ندارند البته چون تازه از مادر جدا شدهاند و تغذیه آنها از شیر مادر بوده است، هنوز به شیر خشک عادت نکردهاند و کمی سخت شیر میخورند اما بهصورت کلی میتوان گفت شرایط خوب و قابل قبولی دارند. آقای نیکفرجام میگوید: «برای من فقط مهم این بود که این تولهیوزها نجات پیدا کنند و فکر میکنم کار خدا بود که من آنجا باشم و آنها را پیدا کنم، حتی یکلحظه هم به ذهنم نرسید که تولهها که میدانستم ارزش زیادی دارند، برای خودم بردارم یا مثلاً بخواهم آنها را به دست کسی غیر از محیطبانان برسانم.»