ستاره صبح - فائزه صدر: روز گذشته دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان برگزار شد. با توجه به یک هفته تأخیر، چهارمین نشست طرفین از حساسیت بالایی برخوردار بود. سخنگوی وزارت امور خارجه این مرحله را «دشوار اما مفید برای درک بهتر از مواضع یکدیگر و یافتن راههایی معقول و واقع بینانه برای حل مسائل مورد اختلاف» توصیف کرد. به گفته دو طرف، مذاکرات صرفاً درباره مسئله هستهای است. ستاره صبح در گفتوگو با علی ودایع، کارشناس ارشد امور بینالملل به تحللی جریان مذاکرات پرداخته که در ادامه میخوانید:
علی ودایع با اشاره به نیاز دو طرف برای کاهش تنش و برقراری توافق یادآور شد: هم ایران و هم آمریکا نیازمند حرکت به سمت کنترل سطح تنش هستند. ایران و آمریکا بازیگران اصلی و حاضر هستند، ولی برخی بازیگران نامرئیاند. بازیگران نامرئی در این ماجرا دارای تضاد منافع و منافع مشترک هستند. در سوی دیگر این ماجرا تروییکای اروپایی قرار دارد که توسط ترامپ به حاشیه معادلات و روابط بینالملل رانده شده است. اروپا در تلاش است تا از آب گل آلود ماهی بگیرد و منافعی کسب کند.
وی با اشاره به تغییر سیاست منطقه در قبال توافق ایران و آمریکا گفت: به طور مثال کشورهای عربی منطقه که در گذشته مخالف برجام بودند امروز مدافع توافق ایران و آمریکا هستند. امروز نگاه آنها این است که منطقه در نقطه جنگ و صلح ایران و آمریکا قرار گرفته و نگران جنگ فراگیر در خاورمیانه هستند. زیرا دود هر جنگی در خاورمیانه به چشم کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس میرود. سخنگوی وزارت امور خارجه هفته پیش با صراحت اعلام کرد از هر نقطهای که به ایران حمله شود، هدف مشروعی برای تهران محسوب میشود.
ودایع با تشریح نگاه حاکم در اسرائیل نسبت به مذاکرات اضافه کرد: مذاکرات در اسرائیل با دو بعد روبهرو است. یک بعد بنیامین نتانیاهو است که تا پیش از 7 اکتبر 2023 در نقطه سقوط قرار داشت ولی بعد از طوفان الاقصی با توسعه بحران و بهره گیری از تاکتیک بحران به بحران بزرگتر تلاش کرد بقای خود را در نخستوزیری حفظ کند. تلاش اسرائیل برای خروج از جنگ در محدوده خاکستری و ورود به جنگ مستقیم با ایران برای حفظ مقام نتانیاهو است.
وی در این رابطه افزود: اسرائیل بعد از ترور رهبران مقاومت، دچار خطایی محاسباتی شد و این گمان پدید آمد که توانایی ضربه زنی به ایران برایشان وجود دارد. امروز در اسرائیل مجادلهای در این خصوص وجود دارد و برخی از مقامات بر این عقیدهاند که جنگ با ایران غیر قابل پیش بینی است.
ودایع در رابطه با عدم همسویی آمریکا و اسرائیل در جریان مذاکرات گفت: از سویی تضاد منافع میان بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ برجسته است. رئیسجمهور آمریکا و سفیر ایالات متحده در تل آویو با صراحت اعلام کردهاند که آمریکا برای اقداماتش از اسرائیل اجازه نمیگیرد. اسرائیل نیز نارضایتی خود از مصالحه آمریکا با یمن را رسانهای کرده است. تعارضهای دیدگاهی میان رهبران دو کشور برجسته است.
وی اظهار داشت: از طرفی با اتحاد نامتجانس جنگ طلبان روبهرو هستیم. دموکراتهایی که در جریان برجام ایفای نفش کرده بودند و جمهوری خواهان دور اول ریاست جمهوری ترامپ با تندروهای اسرائیل دور یک میز نشستهاند و برای به چالش کشیدن مذاکرات، به رئیسجمهور آمریکا فشار میآورند.
این کارشناس سیاسی نتایج مذاکرات ایران و آمریکا را وابسته به نقش آفرینی تمام بازیگران میداند. ودایع در این رابطه گفت: نتیجه مذاکرات به جنگ چند وجهی اسرائیل و تندروها در آمریکا وابسته است. نبرد دیپلماتها پشت در های بسته دنبال میشود. جنگ رسانهای تمام عیار و صف آرایی نظامی در منطقه نیز پشت این ماجرا قرار دارد. مسئله مهم این است که آنچه تا اینجا در گفتوگو تشریح کردیم و تلاش بازیگران دیگر همه در نتیجه مذاکرات سهم دارد.
ودایع ضمن تأیید پیچیده شدن مذاکرات گفت: دور اول مذاکرات درباره کلیات گفتوگو شد و مشخص است که چنین صحبتی راحت است و ورود به جزئیات پر چالش خواهد بود. استیو ویتکاف با به کار بردن اصطلاحی آمریکایی اعلام کرده بود شیطان همیشه در جزئیات ورود میکند و جزئیات تعیین کننده سمت و سوی مذاکرات است. پس پیچیده و سخت شدن مذاکرات قابل پیش بینی بود.
وی با اشاره به نقش ویژه رسانهها در روند مذاکرات متذکر شد: نکته دیگر رفتار رسانههای غربی در قبال مذاکرات ایران و آمریکا است مشاهده کردیم که این رسانهها در حال پمپاژ فوری اخبار مثبت بودند. بخشی از این اخبار به جنگ رسانهای بر میگردد. انتشار اخبار مثبت واقعه به منزله ایده آل بودن شرایط گفتوگوها نبود بلکه هدف ایجاد فضای مثبت حبابی در جامعه ایران بود.
علی ودایع در پایان گفتوگو با تاکید دوباره بر کارکرد رسانه یادآور شد: ما به دنبال این رسانهها به طور خطی و تک بعدی موضوع را دنبال کردیم و صرفاً در حال بازنشر گزارشهای رسانههای آمریکایی بودیم و زمین رسانهای مذاکرات را در اختیار طرف مقابل قرار دادیم. عدم تحلیل درست شرایط توسط رسانهها و کارشناسان داخلی خطرناک است زیرا جامعه نخبگانی ما دچار تفکر خطی میشود درحالیکه موضوع چند وجی است، بازیگران متعدد دارد و رویکردها متنوع است. مسئله را ساده نپنداریم زیرا رسانهها میتوانند تصمیم گیران را تحت تأثیر قرار دهند.