«ملت و سرزمین ما برای دومین بار در نیم قرن گذشته گرفتار آتش جنگی ناخواسته شد. جنگ ۱۲ روزه با تجاوز اسرائیل و حمایت آشکار ایالات متحده علیه ایران آغاز شد، چهرهای تازه از تهدیدهای پیشرو را به نمایش گذاشت. این نبرد که بر فناوریهای نوین، سایبری، موشک و نیروی هوایی استوار بود، تفاوتی آشکار با جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران داشت. با این حال، ملت ایران فارغ از اختلافنظرها، رنجها، و دلخوریهای پیشین در آزمونی تاریخی، از کیان و تمامیت کشور دفاع کردند. انسجام ملی و واکنش بهموقع نظامی، از یکسو تجاوز را مهار کرد و از سوی دیگر نشان داد که قدرت واقعی تنها موشک و نیروی نظامی نیست، بلکه قدرت مردم و پیوند ملی است. اکنون که جنگ به آتشبس ناپایدار انجامیده و سایهی جنگ سرد بر منطقه و کشور سنگینی میکند، پرسش بنیادین این است: چه باید کرد؟ ما بر این باوریم که برای عبور از این وضعیت شکننده و ساختن آیندهای باثبات و قدرتمند، کشور نیازمند تصمیمهایی بزرگ در دو عرصهی کلیدی است: یکی سیاست داخلی و تغییر پارادایم در نظام حکمرانی در اداره کشور است. اگر این دو صورت گیرد از سطح بحرانها کاسته خواهد شد.
1-در عرصه سیاست خارجی: پایان «تنهایی استراتژیک» تجربه این جنگ بهروشنی نشان داد که ایران، در بزنگاه خطر، تنها بود. جز برخی همراهیهای سیاسی و معنوی، حمایت عملی از ایران صورت نگرفت. روسیه و چین هم که قالب استراتژی نگاه به شرق روی آن حساب باز شده بود کاری نکرد. این وضعیت، درس جدی برای سیاست خارجی است. ایران برای خروج از دایره انزوا باید تنشها را کاهش، روابط منطقهای و جهانی را ترمیم و پشتیبانی بینالمللی را کسب کند. مجمع نمایندگان خواهان رویکرد واقعگرایانه به جای نگاه آرمان گرایانه در دیپلماسی و اداره کشور است، گفتوگو با ایالات متحده برای پایان تنشها، تعامل سازنده با همسایگان برای تأمین امنیت منطقهای و بازتعریف مناسبات بینالمللی برای پایان دادن به تحریمها و افزایش جایگاه ایران در اقتصاد جهانی یک ضرورت است.
2-جنگ باعث بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد شد زیرا ملت در دفاع از ایران ایستاد. حتی آنان که پیشتر از صندوق رأی ناامید شده بودند، با بلوغ و صبوری به، دعوت دشمن برای اغتشاش و تغییر نظام نه گفتند. اکنون نوبت حاکمیت است که با شجاعت و صداقت، به این اعتماد عمومی پاسخ دهد. مجمع نمایندگان بر این اصول تأکید دارد:
*آشتی ملی و عفو عمومی: آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و احترام به منتقدان صلحطلب، نخستین گام در مسیر بازسازی وحدت ملی است.
*گفتوگوی ملی: تدوین نقشه راه اصلاحات نه به معنای رایج آن بلکه از دل گفتوگویی واقعی و بدون حذف نیروهای کشور، یک ضرورتی تاریخی است.
*اصلاح نظام رسانهای: بازگرداندن مرجعیت رسانهای به داخل کشور با رفع سانسور، شکستن انحصار صداوسیما، و حمایت از رسانههای مستقل.
*بازسازی اقتصاد ملی: خروج از فضای جنگ دائمی، جذب سرمایه، رفع ناترازیها و توانمندسازی اقشار ضعیف برای ساخت اقتصادی متکی بر تولید و رفاه.
*بازنگری دکترین نظامی و امنیتی: انطباق ساختار دفاعی کشور با مختصات جنگهای ترکیبی و حفظ بازدارندگی مؤثر در عین کاهش هزینههای جنگمحور سخن پایانی جنگ ۱۲ روزه با همه تلخیهایش، فرصت گرانسنگ برای بازنگری در مسیر پیش روست. مردم همانها که بار جنگ را بر دوش کشیدند، اکنون انتظار دارند که مسئولان بار اصلاح و توسعه را بر دوش بگیرند. اگر امروز پاسخی شایسته به انسجام مردم داده نشود فردا دیر خواهد بود. امروز، لحظهی تصمیم است برای صلح، برای آشتی، برای آبادی و آزادی. بپذیریم که ایران متعلق به همه ایرانیان است نه یک اقلیت خودی که باعث و بانی وضع موجود اند.