بسیاری افراد جامعه در جنگ 12 روزه دچار آسیب های جانی، مالی و روانی و ... شدهاند. افزایش حس اضطراب و استرس ناشی از تبعات جنگ مانند شنیدن صداهای سهمگین انفجار، دیدن دودهای سیاه و غلیظ، استشمام بوهای ناشی از سوختن مواد منفجره، به تپش افتادن قلب ها، مرگ همشهریان و هموطنان و بی خبری از آینده جنگ، پرسش های بی پایان کودکان از جنگ و عواقب آن، سکوت و خالی شدن شهرها، کمبود اقلام ضروری و ... ترس و اضطراب را در افراد افزایش میدهد.
تعدادی از افراد باپیگیری لحظه به لحظه اخبار جنگ، خود را درگیر اضطرابی مضاعف کردند و نتوانستند براین شرایط سخت غلبه کنند. این افراد اولین مخاطبان روبه ازدیاد دریافت خدمات روانشناسی در این روزها هستند.
ریگزار جنگ
روانشناسان براین باورند که تقریبا هیچ ملتی پس از جنگ نیست که نیروی واکنشی در او باشد. وقتی افراد در روزهای جنگ قرار میگیرند، احساس میکنند که در ریگزار در حال راه رفتن هستند و با هر قدمی که برمی دارند بیشتر در ریگها فرو میروند .
بسیاری افراد در چنین موقعیتی غافل از این هستند که فقط نیمی از تن آنها در ریگها گرفتار است و میتوان نیمه دیگر را با بیرون کشیدن از باتلاق جنگ به کار و زندگی پرداخت. بدین طریق خستگی ناشی از سنگینی روحی موقعیت جنگ را برخود هموار کرد.
علاوه بر این مهارت، افراد توانمند میتوانند دست کسانی را که در حال فرورفتن در ریگزار روانی جنگ هستند را بگیرند و به سلامت از آن بیرون بیایند. همچنین داشتن مهارت تاب آوری در شرایط جنگ نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد .
انکار یا پذیرش
برخی در شرایط جنگ، کمال خود را در مرگ جستوجو میکنند. در آشوب روزگار جنگ، باور و عمل دو بال کمک کننده برای تأمین سلامت روان افراد است. هرگونه فاصله گرفتن از سلامت روان میتواند، پذیرش واقعیت را سخت کند. هر فرد با ارزیابی درست و منطقی از توان روحی خود باید میزان گرفتار آمدنش در ریگزار جنگ را بپذیرد. نباید افراد با انکار یا سرکوب اتفاقی که بر او گذشته در دام مقاومت روان بیفتد و پیش زمینه به خطر افتادن سلامت روان را فعال کند.
علایم هشدار دهنده سلامت روان
نظر دانشمندان آسیب شناسی روان براین است که افراد در شرایط بحران لازم است با 4 نشانه هشدار دهنده سلامت روان،آشنا باشند که عبارتند از:
1-بررسی عملکرد روزانه: میانگین عملکرد روزانه فرد با آنچه در روزهای قبل از تجربه جنگ انجام میداده نباید اختلاف معناداری داشته باشد. این میانگین ازطریق نوشتنفعالیت های فرد در طول یک شبانه روز بررسی میشود.
2-ناراحتی بیش از حد: ناراحتی پس از پایان جنگ و تحمل زجر و غم و اندوه باید شناسایی و مدیریت شود. البته تجربه غم و اندوه برای افرادی که تجربه سوگ عزیزانشان و تخریب منازلشان را دارند، طبیعی است.
3- اختلال در روابط: اگر روابط بین فردی بعد از جنگ دچار اختلال شده باشد یعنی کار، تحصیل، امور شخصی و... فرد تحت تأثیر منفی آثار جنگ، قرار گرفته باشد نیاز به درمان و رسیدگی دارد.
4- افزایش بدبینی: اگر فرد دچار بد بینی شده و به دلیل عدم کنترل خود به خودکشی یا دیگر کشی فکر یا اقدام کند، نیاز به درمان فوری دارد.
در صورتیکه یک یا چند مورد از موارد مذکور در فرد وجود داشته باشد برای درمان فوری اقدامات لازم باید انجام شود. توصیه میشود افراد با ساده انگاری از کنار علائم هشدار دهنده سلامت روان، عبور نکرده و در اولین فرصت به متخصص روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنند .
منابع
روانشناسی بالینی، عبدالحسن فرهنگی
روانشناسی شخصیت، حسن حق شناس