داروی Rhenium Obisbemeda (186RNL)
داروی Rhenium Obisbemeda (186RNL) که در آمریکا ساخته شده، امید تازهای برای بیماران تومور مغزی گلیوبلاستوما ایجاد کرده است. این دارو با استفاده از یک روش خاص، مقدار زیادی ماده رادیواکتیو را مستقیم داخل تومور میبرد و باعث میشود سلولهای سرطانی از بین بروند، در حالیکه به بافت سالم مغز کمتر آسیب میرسد. نتایج آزمایش اولیه نشان داده افرادی که این دارو را دریافت کردهاند، بیشتر از دو برابر نسبت به روشهای معمول عمر کردهاند.
با این حال، باید در نظر داشت که این تحقیقات هنوز در مرحلههای ابتدایی قرار دارد و روی تعداد کمی از بیماران انجام شده است. برای همین دانشمندان تأکید میکنند که لازم است مطالعات گستردهتر و طولانیتری انجام شود تا اثربخشی و ایمنی آن به طور قطعی ثابت شود. با وجود این، یافتههای اولیه چشمانداز امیدوارکنندهای ایجاد کرده است. در آینده، درمان شدگان گلیوبلاستوما میتوانند با کمک چنین روشهایی طول عمر بیشتری داشته باشند و کیفیت زندگی بهتری را تجربه کنند.

داروی Vorasidenib برای گلیومای درجه 2
داروی Vorasidenib که با نام تجاری Voranigo شناخته میشود، به عنوان اولین درمان هدفمند برای بیماران مبتلا به گلیومای درجه ۲ با جهش IDH معرفی شده است. این دارو توانسته در مطالعات بالینی، به ویژه در کارآزمایی بزرگ فاز ۳ INDIGO، زمان بدون پیشرفت بیماری را به شکل چشمگیری افزایش دهد. در این تحقیق، بیمارانی که از Vorasidenib استفاده کردند به طور میانگین حدود ۲۸ ماه بدون پیشرفت تومور زندگی کردند. همچنین این دارو توانست نیاز بیماران به درمانهای بعدی مانند شیمیدرمانی یا رادیوتراپی سرطان مغز را به تعویق بیندازد، که این موضوع اهمیت زیادی در حفظ کیفیت زندگی بیماران دارد.
با وجود این موفقیتها، پزشکان تأکید میکنند که استفاده از Vorasidenib هنوز در مراحل اولیه بررسی قرار دارد و نیاز به مطالعات بیشتری برای ارزیابی دقیق ایمنی و اثربخشی آن وجود دارد. شایعترین عارضه جانبی این دارو افزایش آنزیمهای کبدی است که معمولا برگشتپذیر بوده و با مراقبت پزشکی قابل کنترل است. با این حال، نتایج اولیه نویدبخش تغییر بزرگی در رویکرد درمانی گلیومای درجه ۲ است، چرا که میتواند جایگزین مناسبی برای روشهای سنتی یا درمانهای تهاجمیتر باشد و مسیر تازهای را برای آینده درمان بیماران باز کند.

داروی Safusidenib
داروی Safusidenib به عنوان یک درمان نوظهور برای بیماران مبتلا به تومورهای مغزی با جهش IDH1 در حال بررسی است و هدف اصلی آن افزایش طول عمر بیماران است. این دارو با عبور از سد خونی-مغزی، مستقیما به محل تومور میرسد و با مهار آنزیم جهشیافته IDH1 مانع تولید متابولیت سرطانزا (2-HG) میشود؛ مادهای که رشد تومور را تحریک کرده و از تمایز طبیعی سلولها جلوگیری میکند. استفاده از Safusidenib در کارآزماییهای بالینی اولیه، به ویژه در فاز ۲ و به صورت قبل و بعد از جراحی، نویدبخش کاهش پیشرفت بیماری است. این ویژگی میتواند به طور مستقیم بر طول عمر بیماران تأثیر مثبت بگذارد و امید تازهای در درمان تومورهای مقاوم به روشهای سنتی ایجاد کند.
با این وجود، متخصصان تأکید دارند که نتایج فعلی هنوز مقدماتی است و تحقیقات بیشتری باید انجام شود تا ایمنی، میزان اثرگذاری و بهترین شیوه مصرف دارو به طور کامل مشخص شود. در حالی که پرسشهایی مانند ایا امكان بهبودی در گلیوبلاستوما وجود دارد یا خیر همچنان ذهن بسیاری از بیماران و خانوادهها را مشغول میکند، Safusidenib میتواند بخشی از پاسخ احتمالی آینده باشد.

مقایسه با درمانهای معمول
درمانهای سنتی مانند جراحی، شیمیدرمانی و رادیوتراپی تا امروز توانستهاند بخشی از روند بیماری را کنترل کنند، اما تأثیر آنها بر افزایش طول عمر محدود بوده است. در سالهای اخیر، داروهای جدید مثل Rhenium Obisbemeda، Vorasidenib و Safusidenib توانستهاند افق تازهای پیش روی بیماران باز کنند. این داروها با هدف قرار دادن دقیق سلولهای سرطانی یا عبور از سد خونی-مغزی، موفق شدهاند روند پیشرفت بیماری را کند کنند و کیفیت زندگی بیماران را بهبود دهند. نتایج اولیه حتی نشان داده که برخی بیماران مدت بسیار بیشتری بدون عود بیماری زندگی کردهاند، چیزی که پیشتر با درمانهای معمول کمتر دیده میشد.
اگرچه تحقیقات هنوز ادامه دارد، اما یافتههای فعلی بسیار امیدوارکننده است. دانشمندان معتقدند با گسترش و تکمیل این مطالعات، میتوان شاهد افزایش چشمگیر طول عمر بیماران تومور مغزی گرید 4 بود؛ دستاوردی که در صورت تحقق، میتواند مسیر درمان این بیماری سخت را متحول کند و امید بیشتری به بیماران و خانوادههایشان ببخشد.