وقتی از پیروزی بر دشمن ناامید شدند راه سازش را در پیش گرفتند. مصر نخستین کشوری بود که با اسرائیل مصالحه کرد پس از آن اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناختند. ترامپ در دوره اول ریاست جمهوریاش موفق شد کشورهای امارات، بحرین، مراکش و سودان را وادار کند تا موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند. کار به جایی رسید که فلسطین دیگر اولویت کشورهای عربی و تودههای عرب نبود. گمان میرفت که پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) کشورهای عربی به حمایت حماس و حزب الله لبنان برخیزند، نه تنها این کار را نکردند بلکه پنهانی با اسرائیل همکاری کردند و حاضر نشدند حتی یک گلوله به سمت اسرائیل پرتاب کنند.
حمله حماس و حزب الله به اسرائیل اشتباه بود و بهانه به دست اسرائیل و آمریکا داد تا نابودی یا ضربه زدن به محور مقاومت مورد حمایت ایران را در دستور کار قرار دهند. آمریکا و اسرائیل در این سیاست توانستند رهبران حماس، تشکیلات خودگردان، حزب الله و حوثیها را ترور و و زیر ساختهای آنها را ویران کنند. مهمتر اینکه ترکش حمله اشتباه حماس به اسرائیل به ایران خورد و سه نوبت جنگ بین ایران و اسرائیل اتفاق افتاد. فرماندهان نظامی ترور شدند، دانشمندان هستهای ترور شدند و همچنین مراکز نظامی، امنیتی و اطلاعاتی آسیب دیدند. هرچند جنگ ۱۲ روزه پایان یافت اما سایه آن همچنان بر مردم سنگینی میکند. جنگ باعث شد انتظارات تورمی گرانی افزایش قیمت دلار و طلا رخ دهد. جنگ باعث شد تا مکانیزم ماشه فعال و تحریمهای ویرانگر سازمان ملل برگردند.
اهداف پیدا و پنهان نشست شرم الشیخ
امروز نشست شرمالشیخ با حضور بیش از ۲۵ تن از رهبران جهان برگزار میشود. فرماندهی این نشست با دونالد ترامپ و ژنرال السیسی رئیسجمهور مصر است. رهبران فرانسه، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، آمریکا و... در این نشست شرکت میکنند. غایبان ایران اسرائیل حماس تشکیلات خودگردان روسیه و چین هستند. ترامپ و اسرائیل اگر موفق شوند پرونده حماس را ببندند به سراغ حزب الله و ایران خواهند رفت. ترامپ به دنبال کشاندن عربستان و دیگر کشورهای عربی به طرح ابراهیم است.
اگر این اتفاق رخ دهد میتوان پیش بینی کرد خاورمیانه جدید متفاوت از حال و گذشته شکل خواهد گرفت و مناقشه ۷۷ ساله عبری-عربی نیز پایان خواهد یافت. پس از نشست شرم الشیخ دو گزینه پیش روی ایران است، یکی همراهی با آنچه در نشست شرمالشیخ توافق میشود و دیگری ادامه دکترین نابودی اسرائیل و حمایت از محور مقاومت که ضربه خورده و بازسازیاش دشوار و ناممکن شده و ادامه شعارهای مرگ بر آمریکا و اداره کشور توسط اقلیت است. گزینه اول همان چیزی است که کشورهای عربی و غرب به دنبال آن هستند تا در آرامش و صلح پروسه توسعه را پیش ببرند و گزینه دوم تداوم تحریم و جنگ خواهد بود.
در خبرها آمده بود که دونالد ترامپ که در واقع رئیس نشست شرم الشیخ است از ایران دعوت کرده بود در این نشست شرکت کند، ایران نپذیرفت و غایب اجلاس بود. این درحالی است که ایران سالها هزینه مالی و انسانی برای حماس، حزب الله، سوریه و ... داده است. حال که قرار است صلحی بین حماس و اسرائیل صورت بگیرد حضور ایران میتوانست تأثیر گذار باشد و از سطح تنش بین ایران و آمریکا و همچنین ایران و اروپا بکاهد. سیاست جای قهر نیست بلکه سیاست منعطف است و سود در حضور، مذاکره، توافق و سازش است. ایران با عدم حضور در کنفرانس شرم الشیخ خود تحریمی را انتخاب کرد که آثارش بعدها معلوم خواهد شد.