ستاره صبح- مریم اسدی: کارگران و کارمندان جزو اقشار با حقوق حداقلی هستند. اگر کاهش قدرت خرید دلاری این گروه طی ۱۴ سال اخیر موردبررسی قرار بگیرد، اعداد نشان میدهد که چگونه نوسانات ارزی و تورم، در این مدت اثر افزایش ریالی دستمزدها را خنثی کرده است. ارزش دلاری دستمزد در سال ۱۳۹۰ حدود ۲،۹۱۲ دلار بود، اما در سال ۱۴۰۵ به ۹۹۱ دلار میرسد. با فرض ۲۰درصد افزایش حقوق و با در نظر گرفتن دلار ۱۵۱ هزارتومانی، حداقل حقوق در سال آینده ۱۲،۴۶۹،۱۶۰ تومان خواهد بود. یعنی یک کارگر باید با روزی کمتر از ۳ دلار زندگی کند که این رقم نزدیک به دو دلار در روز است که فقر مطلق است.
ستاره صبح در گفتوگو با علیاکبر نیکو اقبال، استاد دانشگاه و اقتصاددان به بررسی موضوع افزایش حقوق در بودجه ۱۴۰۵ پرداخته که در ادامه میخوانید:
علیاکبر نیکو اقبال ضمن انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت چهاردهم، گفت: ما انتظار زیادی از رئیس دولت چهاردهم داشتیم، چون فکر میکردیم اگر نفر قبلی تحصیلات پایینی داشت و با نگاهی متفاوت به جهان مینگریست، این شخص تحصیلکرده و دنیادیده است و ریشه مشکلات را بهدرستی شناسایی و اقدام خواهد کرد! ما امید بسته بودیم، ولی هرروز که میگذرد متوجه میشویم مشکلات همین دولتمردان هستند که وعده میدهند و در وقت عمل کاری نمیکنند!
نیکو اقبال در ادامه افزود: تورم 50 درصدی و بیکاری و فقری که به دنبال دارد چه نسبتی با وعدههای انتخاباتی آقایان برقرار میکند؟ مگر اینکه فکر کنیم این جماعت مقام و قدرت پرست اصلاً برای حل مشکل نیامدهاند! به نظر من وقتی آقای رئیسجمهور پشت تریبونها از سختی معیشت و گرانی حرف میزند باید خبرنگاران بپرسند: «مگر جز شما کس دیگری باید به این مشکلات بپردازد؟»
وی در ادامه با اشاره به لزوم اصلاح بودجه اظهار داشت: مؤسسات، نهادها و بسیاری از مجموعههایی که معلوم نیست برای کشور چه کردهاند بودجه میگیرند، ولی افزایش دستمزد کارگران و افزایش حقوق کارمندان به بهانه مهار تورم 20 درصد افزایش پیدا میکند!
استاد اقتصاد در ادامه با اشاره به مقاومت بودجه در برابر افزایش حقوق و دستمزدها متذکر شد: این افزایش ناچیز فاصله حقوق و دستمزد با تورم از را پیش از پیش کرده و نتیجهای جز کوچک شدن سفرهها نخواهد داشت. وقتی مردم نتوانند خرید کنند رکود سنگینی بر اقتصاد حاکم خواهد شد.
وی در این رابطه خاطرنشان ساخت:: آمارها نشان دادهاند در دورههایی خلق پول توسط بانکهای خصوصی و نهادهای مالی سالانه بیش از پنج برابر کل هزینه افزایش دستمزدها بوده سهم بالایی در افزایش تورم داشت.
این اقتصاددان ضمن معرفی بانکها بهعنوان عامل خلق پول در این زمینه یادآور شد: ادعای تورمزا بودن افزایش حقوق و دستمزد در حالی است که عوامل دیگری ازجمله عملکرد نظام بانکی و خلق پول توسط بانک مرکزی ارزش پول ملی را ناچیز کرده و حقوق و دستمزدها نیز تخریب میشود.
وی افزود: از طرفی نقدینگی تولیدشده توسط نظام بانکی در بنگاهداری و فعالیتهای مخرب صرف میشود درحالیکه افزایش حقوق و دستمزد منجر به خرید واقعی و رونق بخشی به اقتصاد کشور میشود.
این استاد علوم اقتصادی با تأکید بر امکان افزایش حقوق و دستمزد گفت: پولی که کارگر و کارمند بابت دستمزد و حقوق میگیرد صرف خرید خوراک، پوشاک، دارو، مسکن یا هزینههای خدماتی و... میشود. این نقدینگی برخلاف نقدینگی سوداگرانه، در اقتصاد تقاضایی مؤثر است و تولید و خدمات را از رکود خارج میکند. وی با انتقاد از عملکرد تصمیم گیران اقتصادی، هشدار داد: باید به دولتمردان گفت بس کنید! هر چه مردم قانعتر، صبورتر و متحملتر، گروه تصمیم گیر بیمسئولیتتر! چرا دولتمردان نمیخواهند کار درستی برای مردم انجام بدهند؟ اگر به بهشت و جهنم اعتقاددارید با بیعدالتی برای خود جهنم نخرید. وقتی بهشت زندگی مردم در کشوری غنی را به جهنم تبدیل کردهاید، در آنسوی حیات بهشتی در انتظارتان نخواهد بود!
این کارشناس و تحلیلگر ارشد اقتصادی در ادامه یادآور شد: تصمیماتی که دولتمردان برای مردم میگیرند درست نیست. یک خانواده با پایه حقوق 10 تا 12 میلیون تومانی چطور میتواند بهسلامت و آموزش فرزندان اش رسیدگی کند؟! در چنین شرایطی جز فرزندان ایران، مردم کدام کشور دیگری مستحق دریافت حمایت هستند؟!
وی گفت: ما تورم 50 درصدی داریم، ولی حقوقها 20 درصد اضافه خواهد شد، یعنی این بازی به نفع مردم تمام نخواهد شد! توضیح دادن درباره سیاستهای اقتصادی با استفاده از واژه ضعیف ممکن نیست، ما در برابر تصمیمی غیرانسانی و غیراخلاقی قرارگرفتهایم. 20 درصد افزایش حقوق یک کارمند یا کارگر را در شرایطی تصور کنید که بسیاری از عزیزان و نزدیکانش بیکار هستند و نیاز به کمک و حمایت دارند. بهعنوان یک اقتصاددان هرروز بارها از خشم و ناراحتی آتش میگیرم و به خودم میگویم ایکاش میتوانستم کاری برای مردم و کشور انجام بدهم. علیاکبر نیکو اقبال در پایان سخنان خود متذکر شد: دولت عقل و انصاف حکم اگر کاری از دست کسی ساخته نیست از پست و مقام خود کنارهگیری کند. سرمایه کشور درگیر و دار تصمیمات غلط از بین میرود. این وضعیت شایسته کشوری نفتخیز نیست، بااینهمه ثروت ملی چرا چنین نتایج اسفباری به بار آوردند؟!