رستم قاسمی روز گذشته اعلام کرد که وعده ساخت یکمیلیون مسکن در سال امکانپذیر نیست. آیا رسیدن به این نتیجه از قبل قابل پیشبینی نبوده است؟
من از روز اول گفتم که ظرفیت ساخت یکمیلیون واحد مسکونی در یک سال فراهم است و این کار شدنی است. ولی در همان زمان گفتم که دولت وقتی این وعده را میدهد، چطور میخواهد این کار را انجام دهد؟ ما تجربه مسکن مهر را داشتیم که با بیش از یکمیلیون واحد کار خود را شروع کرد و شکست خورد. دلیل اصلی شکست آن برنامه این بود که مردم را از ساخت مسکن حذف کردند و دولت میخواست برای متقاضیان خانه بسازد. من همان زمان اعلام کردم اگر چنین کاری به مردم و انبوهسازان واگذار شود مناسب خواهد بود و دولت تنها مکانیزمهای حمایتی خود را از این کار به راه بیاندازد و دست انبوهسازان را باز بگذارد. همچنین باید دو قانون عمدهای که ضد انبوهسازی است و در دولت احمدینژاد و بعد در دولت روحانی آییننامههای آن نوشته شد، کنار گذاشته شود. ولی آن زمان صدای ما به گوش کسی نرسید یا صدای ما را شنیدند و توجه نکردند. اولین قانون درباره پیشفروش واحدهای مسکونی است. که کاملاً ضد انبوهسازی نوشتهشده و دومین مورد اخذ مالیات مضاعف است که هم از انبوهساز مالیات بر نقل و انتقال واحدهای انبوهسازی شده اخذ میشود و هم مالیات عملکرد گرفته میشود که این قوانین انبوهسازان را به بنبست رساند. با حذف این دو قانون انبوهسازان پای کار میآیند و بیش از سالی یکمیلیون واحد میتوانند بسازند. دولت رئیسی به این سمت حرکت کرد که با پول دولت و توسط دولت واحدهای وعده دادهشده را بسازد. در این میان من از وزیر راه و شهرسازی تشکر میکنم که مردانه اعتراف کرد و گفت ساخت یکمیلیون مسکن در سال ممکن نیست. خدا را شکر که گفتند که بعد از چهار سال دو میلیون واحد نیمهتمام روی دست دولت بعدی بماند! من از اعتراف وزیر مسکن و شهرسازی قدردانی میکنم چون میدانم با پول دولت نمیشد سالی یکمیلیون مسکن ساخت ولی با حمایت از مردم و انبوهسازان میشد یکمیلیون واحد مسکن در سال ساخت. آهن، سیمان و امکانات این ساختوساز در داخل کشور فراهم است.
با توجه به تجربه 8 ساله که در وزارت مسکن و شهرسازی داشتهاید، اکنون برای حل مشکل مسکن چه پیشنهادی ارائه میدهید؟
من کار مهمی در دولت اصلاحات انجام دادم این بود که رانت را از مسکن برداشتم و قیمت زمینهای دولت را از حالت قیمت منطقهای به قیمت روز تبدیل کردم. دولت در بودجههای سالیانه رانتهایی را برای اقشار مختلف میدید که من آنها را حذف کردم. ما میگفتیم مسکن حوزهای است که میتواند برای کشور ثروت تولید کند و برای شهرداریها هم منبع درآمد خوبی باشد. پس راه ساختوساز صحیح را باز کردیم تا مردم کار کنند و همین کار را کردیم که ظرفیت ساخت کشور در حوزه مسکن از سالیانه 400 تا 450 هزار واحد به بالای 830 هزار واحد در سال 84 رسید. برنامهریزی ما ادامه پیدا کرد و هدف این بود که در سال 1390 سالانه یکمیلیون واحد مسکونی در کشور تولید شود. این میزان تولید تا 950 هزار واحد تولید در یک سال رسید و ازاینرو است که من قاطعانه اعلام میکنم ظرفیت تولید سالانه یکمیلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد. عقیده من بر این است که دولت باید سیاستگذاری کند نه اینکه خود ساختوساز کند. اگر دولت خود را از ساختوساز کنار بکشد ولی سیاستهای مشخصی برای حمایت از فعالیت مردم به ویژه قشر حرفهای مردم که انبوهسازان هستند فراهم کند، هم ساختوساز توسعه پیدا میکند و هم شهرهای ما زیباتر میشود. دولت فقط باید سیاستگذار و پشتیبان مردم و انبوهسازان باشد و دانش فنی این حوزه را وارد کشور کند و بقیه راه را به ارگانهایی نظیر سازمان نظام مهندسی و انجمنهای صنفی بسپارد که کشور را آباد کنند.
آیا ساماندهی به وضعیت بد مسکن در کشور به ویژه حل معضل گرانی مسکن، راهحل کوتاه مدت دارد؟
این وضعیت پیامد تورم است. وقتی کشور پنجاه سال تورم دورقمی را تجربه کرده و به ویژه در وضعیت فعلی که تورم بالای 40درصد است، قشر متوسط نابود میشود. قیمت همه کالاها گران است و مسکن و اجارهبها هم یکی از این موارد مهم است. پرسش این است که پراید که 7 میلیون تومان بود امروز چرا 170 میلیون تومان است؟ طبقه متوسط کشور قشر حقوقبگیر است و در این تورم این بخش نابود میشود. طبقه متوسط علاوه بر تأمین خوراک و پوشاک میتوانست یک جلد کتاب بخرد یا روزنامه تهیه کند و بخواند و امروز این قشر بر اثر فشاری که بر او وارد میشود در حال از بین رفتن است. وقتی در تورم 40درصد ، افزایش حقوق 10درصد است پیام این خواهد بود که فرد نمیتواند کتاب و روزنامه بخری! و همینکه بتوانی شکم خودت و زن و بچهات را با حداقل امکان و تنها در حد گرسنه نماندن سیر کنی، این حداقل زندگی فرد خواهد بود و در زندگی امتیاز دیگری نخواهد داشت! در چنین شرایطی تهیه مسکن که گرانترین کالای مصرفی است به فاجعهای تبدیل میشود. اگر میخواهیم با این مشکلات و تبعات آن برخورد کنیم ابتدا باید تورم دورقمی را کاهش دهیم و به تورمی معقول یعنی سه یا چهار درصد برسانیم تا درآمد مردم با این میزان تورم قابل هماهنگی باشد. وقتی اعلام میشود که سالی یکمیلیون واحد مسکن میسازیم یعنی ما فعلاً نمیتوانیم تورم را مهار کنیم. اگر دولت تمامی این طرحها و برنامههای جنبی را رها کند و بر روی مهار تورم متمرکز شود مناسبتر است. در دولت روحانی تمام فعالیتهای اقتصادی کشور منجمد شد تا تورم یک رقمی شود که من در همان بازه زمانی نیز اعتراض کردم و اعلام کردم این اشتباه بدترین راه برخورد با تورم است. باید با تبدیل نقدینگی تولید ثروت و توسعه، تورم را پایین بیاورید. کار مهمی که در دولت اصلاحات انجام شد در طول هشت سال با حفظ رونق اقتصادی 5 تا 7 درصد داشت و افزایش اشتغال، میانگین سالیانه دو درصد نرخ تورم کم شد. بعد از هشت سال با 16درصد پایینتر از نرخی که تحویل گرفته بودند دولت را تحویل دولت بعدی دادند. این راه درست مبارزه با تورم است. اگر این کار در دولت صورت بگیرد باقی مشکلات ازجمله مشکلات حوزه مسکن به تبعیت از این مسیر ساماندهی میشود و مشکلات رفتهرفته حل میشوند.