به نظر شما نشست بغداد آیا تأثیری در گسترش روابط اسرائیل با کشورهای عربی دارد یا خیر؟ شما اهداف نشست را چگونه ارزیابی میکنید؟
این نشست ارتباطی با اقدامات اسرائیل در منطقه ندارد. به نظر میرسد مذاکرات ایران و عربستان در نشست اَمان(پایتخت اردن) محور اصلی گفتگوهاست است. تهران-ریاض تاکنون ۴ دور مذاکرات در بغداد انجام دادهاند و در حوزه امنیتی به توافقاتی رسیدهاند؛ اما جزئیات آن اعلامنشده است. حال دو کشور تصمیم دارند مذاکرات را در سطح سیاسی دنبال کنند. تا از سال ۹۵ که مناسبات دو کشور قطعشده است مجدداً احیا شود.
اگر بخواهیم واقعبینانه قضاوت کنیم ایران و عربستان دو قدرت منطقهای محسوب میشوند که با یکدیگر رقابت دارند، البته این دو کشور میتوانند همکاری هم داشته باشند. در حقیقت همکاری و رقابت تعارض نیست. بنده تصور میکنم هدف از نشست بغداد ۲ عادیسازی روابط بین ایران و عربستان است. عادیسازی روابط بین دو کشور به نفع هر دو ملت است.
اسرائیل به دنبال ایجاد شکاف و تعارض بین تهران و ریاض است. این هدف را به نام «خطر ایران» معرفی میکند. اگر روابط ایران با عربستان بهبود یابد این پتانسیل وجود دارد که مانع عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان شود. اگرچه امروز هواپیماهای اسرائیلی در آسمان عربستان اجازه پرواز دارند.
بهبود روابط بین تهران - ریاض به نفع هر دو ملت و اسلام است به مسائلی مانند یمن نیز کمک شایانی میکند. یمن مسئله مهمی برای عربستان است زیرا ۱۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد. به نظر میرسد منطقه از عادیسازی روابط تهران-ریاض استقبال خواهد کرد.
حضور مقامات ارشد کشورهایی مثل کویت، عراق، اردن و مصر در کنفرانس بغداد ۲ به چه معناست؟
به نظر بنده این کشورها هم حامی احیای روابط ایران و عربستان هستند زیرا این گفتگوها را برای ثبات و امنیت در منطقه لازم میدانند. این امیدواری وجود دارد که حلوفصل اختلافات باعث میشود تا ایران هراسی در منطقه کاهش یابد.
آمریکا به دنبال تنش در خاورمیانه است؛ زیرا از یکسو میتواند سلاح بیشتری به کشورهای منطقه بفروشد و از سوی دیگر نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. اسرائیل از پروژه ایران هراسی استفاده میکنند تا بتوانند به اهداف توسعهطلبانه خود دست پیدا کنند.
شما پیشنهاد ایران مبنی بر تشکیل نهادی با حضور کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در کنار ایران و عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر چنین نهادی تشکیل شود بهموازات شورای همکاری خلیجفارس نخواهد بود. این دو نهاد میتوانند تکمیلکننده یکدیگر باشند. یک مدل همکاری ۶+۲ یعنی ایران و عراق در کنار ۶ کشور حاشیه خلیجفارس که میتواند کمک بسیاری به نتیجهگیریهای سیاسی کند. ایجاد چنین شورایی به همافزایی، صلح و ثبات کمک میکند. البته قبلاً همچنین پیشنهاداتی مطرحشده و با مخالفت کشورهای حاشیه خلیجفارس بهویژه عربستان روبهرو شده است؛ زیرابه غیر از عربستان بحرین و امارات هم با ایران مشکلدارند لذا ابتدا باید این مشکلات حل شود و سپس به ایده تشکیل این شورا اقدام کرد.
ارزیابی شما از نشست سهجانبه السیسی، السودانی و عبدالله دوم چیست؟
از این گفتگوها و مذاکرات چیزی درنمیآید. درگذشته هم از این نشستهای حاشیهای بوده است. این نشستها برای همکاری اعراب است که بعید به نظر میرسد تأثیرگذار باشد.
به نظر شما بهجز عراق کدام کشورها میتوانند نقش سازنده در عادیسازی روابط تهران-ریاض داشته باشند؟
کشورهایی مانند قطر و عمان میتوانند نقش سازنده داشته باشند؛ زیرا مدل همکاری خوب با ایران و عربستان دارند. الگوی خوبی است؛ اما چون روابط قطر با عربستان دچار مشکلاتی است نمیتواند مانند عراق نقش بازی کند. عراق با هر دو طرف روابط خوبی دارد، به همین دلیل میتواند نقش خوبی بازی کند.
مصر و اردن به زبان عامیانه دلال هستند. کشورهایی هستند که از ثروتمند سایر کشورهای عربی ارتزاق میکنند. عادیسازی روابط ایران با عربستان برای این دو کشور یک پرستیژ است؛ اما فاقد پتانسیل برای میانجیگری هستند.
اینکه امروز مذاکرات در اردن برگزارشده اعتباری بوده که ایران بهطرف اردنی داده است؛ اما اردن نمیتواند نقشی بین ایران و عربستان داشته باشد. مصر و اردن همیشه سیاستهای واسطهگری را در منطقه داشتهاند.