قاسم میرزایی نیکو، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس در گفتوگو با ستاره صبح در خصوص بحث و گمانهزنیهای صورت گرفته درباره کاندیداتوری سیدحسن خمینی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400 بهعنوان گزینه اصلاحطلبان و حملات روزنامه کیهان به وی گفت: «اصلاحطلبان از اول هم چندان تصمیم قطعی نگرفته بودند که بر سر کاندیداتوری سیدحسن خمینی در انتخابات به اجماع برسند. یکی دو حزب نام او را به جبهه اصلاحات پیشنهاد داده بودند و چند باری هم به او مراجعه کرده بودند؛ ولی هیچ جواب قطعی از سوی خود او یا اطرافیانش داده نشده بود. درواقع مشخص نبود که در صورت اجماع اصلاحطلبان بر سر سید حسن خمینی، آیا خود او این پیشنهاد را خواهد پذیرفت یا خیر. درنهایت با نظر ارشادی یا مولوی رهبر انقلاب، سیدحسن خمینی تصمیم گرفت در انتخابات بهعنوان کاندیدا حضور پیدا نکند. این در حالی است که یکی از افرادی که تعدادی از دوستان و احزاب بهعنوان مصداقهایی که قرار بود ذکر کنند و هر یک از احزاب نامی را برای انتخابات پیشنهاد بدهند، نام سید حسن خمینی بود؛ الان هم اتفاقی نیفتاده است و نه ایشان قبول کرده بود و نه هنوز نظر نهایی اصلاحطلبان بر این بود که روی او اجماع کنند. بنابراین اینکه عدهای از اصولگرایان و جریاناتی مانند روزنامه کیهان از عدم پذیرش این درخواست ابراز خوشحالی میکنند، بیدلیل است. زیرا قرار بود احزاب هر فردی را که معرفی میکنند، حداقل نیمی از آرای نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان را کسب کند و درنهایت به جمعبندی برسند و سپس همه احزاب و گروههای اصلاحطلب از آن کاندیدا حمایت کنند.»
گزینه اصلاحات در خرداد
این نماینده اصلاحطلب پیشین مجلس در ادامه در پاسخ به این سؤال خبرنگار ستاره صبح که اصلاحطلبان چه کسانی را میتوانند در سطح ملی در عرصه انتخابات مطرح کنند، با اشاره به نامهایی همچون محمدجواد ظریف، اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی و... که تاکنون بهطور قطعی برای انتخابات اعلام حضور نکردهاند، تصریح کرد: «باید صبر کرد و دید بالاخره اگر نظارت استصوابی شورای نگهبان با همان وضعیت و شرایطی که قبلاً بوده است، بعید است کسی تصمیم بگیرد خودش را در معرض آرای مردم قرار دهد؛ زیرا قبل از آنکه به مرحله رأیگیری برسد، با سد محکم رد صلاحیتها مواجه خواهد شد. بنابراین در آنسوی موضوع باید به جمعبندی رسید که آیا قرار است روش، همان روش گذشته باشد و در بر همان پاشنه قبلی بچرخد و همان شرایط ادامه پیدا کند، یا خیر. اگر این شرایط ادامه پیدا نکند و قول داده شود که انتخابات آزاد با همه احزاب و گروههایی که کاندیدا دارند، نفراتشان بتوانند در انتخابات شرکت کنند، قطعاً اصلاحطلبان هم استقبال میکنند و چهرههایی توانمندی را به عرصه انتخابات دعوت خواهند کرد.»
جایگاه سیاسی فائزه هاشمی
میرزایی نیکو در ارتباط با اظهارات فائزه هاشمی در شبکه اجتماعی کلاب هاوس و عدم تمایل او به شرکت در انتخابات با توجه به بنبست رسید اصلاحات و احتساب رأی ندادن بهعنوان یک استراتژی نیز خاطرنشان کرد: «انتخابات در مرحله نخست، شامل دو انتخاب است؛ رأی دادن یا رأی ندادن. به نظر من این هم روشی است که پیامی را به مجموعه حاکمیت و تصمیمگیرندگان اعلام کند. وقتی میزان شرکتکنندگان انتخابات مجلس در تهران زیر 20 درصد بوده، بنابراین نباید توقع داشت نمایندگانی که در مجلس حضور پیدا کنند که همه اقشار جامعه را در سراسر کشور نمایندگی کنند. لذا همین موضوع در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400 در سطح بالاتر و به شکل جدیتری مطرح خواهد شد. شما اگر طیفها را نگاه کنید، حتی بخشی از چهرههای اصولگرا هم میپرسند که معضلات و مشکلات را چگونه میتوان حل کرد؟ آیا با یک فرد که وارد انتخابات شود، ممکن است همه مشکلات حل شود و تمام خواستههای مردم محقق شود؟ بنابراین به نظرم دیدگاه خانم فائزه هاشمی برای شرکت نکردن در انتخابات کاملاً محترم است. یکی از کسانی که در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی، نقش ایفا کرده و هزینه هم پرداخت کرده، خانم فائزه هاشمی بوده است. این نقش هم سوای جایگاه پدر و انتصابش به آیتالله هاشمی بوده است. بههرحال او چهرهای است که خطمشی و سیاستهای خودش را دارد و شیوه کاری خود را دنبال میکند. وقتی او در کلاب هاوس بیش از 16 هزار نفر مخاطب را گرد خود میآورد، نشاندهنده این است که جمع کثیری از نسل جوان همین مسائل و دیدگاهها را دارند و با نگاه جانا سخن از زبان ما میگویی پای صحبتهای خانم هاشمی نشستهاند.»
منش شورای نگهبان
نماینده مجلس دهم در پایان در خصوص رفتارهای شورای نگهبان و احتمال تأیید یا رد صلاحیت چهرههای اصلاحطلب گفت: «بعید میدانم رفتار و منش شورای نگهبان در بررسی صلاحیتهای کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ تغییر کرده باشد. احتمال دارد شورای نگهبان همان رویکردی را که در انتخابات مجلس یازدهم پیش گرفت و همه را رد صلاحیت کرد و تقریباً هیچ رقیبی باقی نگذاشت را در انتخابات ریاست جمهوری هم پیش بگیرد چراکه تغییری در رویکرد شورای نگهبان اتفاق نیفتاده است. البته در انتخابات ریاست جمهوری بخشِ فراشورای نگهبانی هم ممکن است نقطهنظرها و دیدگاههایی داشته باشند که آنهم تعیینکننده است. بارها نشان دادهشده که شورای نگهبان کسی را رد کرده اما با وساطت رهبری تائید صلاحیت شده است؛ نمونهی آنهم دکتر معین است. البته عکس این موضوع هم ممکن است اتفاق بیفتد. تا زمانی که اوضاع اینگونه است همیشه تیغ نظارت استصوابی برقرار خواهد بود مگر اینکه رویکرد جدیدی به وجود آید و مسئولان دلشان برای صندوق رأی و نظر مردم بسوزد و ارادهای برای تغییر این روش به وجود آید. مثل اتفاقی که برای آقای خاتمی افتاد. البته آن زمان آقای خاتمی مورد خاصی نداشتند تا رد صلاحیت شوند. بههرحال در حال حاضر شورای نگهبان به مستمسکی نیاز ندارد و بهراحتی میتواند هر آنچه را که میخواهد اجرا نماید.»