شواهد و قرائن نشان میدهد که جایگاه ایران در جهان، بهجای بهبود، بدتر شده است؛ که این فرآیند درگذر زمان به زیان مردم ایران بوده است. علت این است که عدهای که در افکار عمومی در اقلیت هستند، با امکانات، رسانه، قدرت اقتصادی و... صدایشان را بلند و بلندتر میکنند تا مانع اصلاحات در «درون» و «برون» شوند و منافعشان ایجاب میکند که نگذارند روابط ایران و آمریکا هم بهبود پیدا کند و برجام احیا شود. رئیسجمهور، وزیر خارجه و معاون سیاسی وی انگار در «تله» اقلیت افتادهاند و حرفهای تندروها در روابط خارجی با این انگاره که غرب و در رأس آن ایالاتمتحده با توپوتشر میترسند و تمام 1500 مورد تحریم وزارت خزانهداری آمریکا که در دوره ترامپ وضع شده، توسط «جو بایدن» باید همه آنها یکجا برداشته شود تا ایران به تعهدات برجامیاش بازگردد. این در حالی است که «اساس» و «محور» در روابط خارجی برای همه کشورها جلب «منفعت» و دفع «ضرر» است و «منافع ملی» و «حقوق مردم» باید تأمین شود و در مذاکرات به امتیاز گرفتن، حتی بهصورت قطرهچکانی و حداقلی قانع بود و از قاعده «TRADE-OFF» به معنای «بده» و «بستان» بهرهبرداری گردد تا در پرتو آن کلاف سردرگم مشکلات مردم گشوده گردد و از فشار زندگی آنان کاسته شود. اگر قرار باشد امتیازگیری در مذاکرات وین گامبهگام و تعهد در برابر تعهد باشد، خطونشان کشیدن و این که گفته شود که «دست میبریم، مچ قطع میکنیم»، «غنیسازی 60 درصدی و 90 درصدی را انجام میدهیم»، یا اینکه گفته شود «پوزه آمریکا را به خاک مالیدهایم و تحریمها شکستخورده» و... این ادبیات مغایر اصول شناخته علم و سیاست است و همانطور که درگذشته شاهد بودهایم سیاست «توپ» و «تشر» و خطونشان کشیدن برای اینوآن نتیجه عکس به بار آورده است. در آینده نیز «پاشنه در» به همان پاشنهای خواهد چرخید که در گذشته چرخیده است. آقای روحانی شما در دو نوبت از ایرانیها برای تعامل رأی گرفتید، نه تقابل. انتظار از شما، وزیر خارجه و تیم مذاکرهکننده در وین این است که با بهرهگیری از اصول علم سیاست نرم و حسابشده و باهدف دستیابی به حداقلها گام بردارید. اگر آمریکا بپذیرد که 20 یا 30 میلیارد دلار از دارائیهای بلوکهشده ایران را آزاد و اجازه فروش نفت ایران را صادر کند امتیاز و دستاورد بزرگی است؛ زیرا این اتفاق باعث بهبود فضای کسبوکار، تولید، زندگی مردم خواهد شد. چه ما بخواهیم چه نخواهیم، آمریکا اکنون قدرت اول جهان است و ابزار «دلار» را در اختیار دارد و با این ابزار به جنگ چین، روسیه، کرهشمالی، کوبا، ونزوئلا، ایران و... رفته و در آینده نیز خواهد رفت. یادمان نرفته که چین و روسیه پای شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران را امضاء کردند، اکنون هم این دو کشور با غنیسازی 20 درصدی و 60 درصدی مخالفاند. علاوه بر آن از نقش مخرب اسرائیل و عربستان، امارات، بحرین و... در احیای برجام نباید غافل بود؛ روسها و اسرائیلیها همانطور که درگذشته مانع بهبود رابطه ایران و آمریکا بودهاند، اکنون نیز به دنبال تشدید تنش بین تهران-واشنگتن هستند تا از منافع آن بهرهمند شوند. چین هم بدش نمیآید تا رابطه ایران و آمریکا در حالت تنش و تخاصم باشد تا بتواند باکارت ایران از آمریکا امتیاز بگیرد. آقای روحانی اگر دوست دارید نام نیک از شما در تاریخ باقی بماند با نظرخواهی از مردم و نخبگان به میدان بیایید و مسائل ایران و آمریکا را ریشهای حل کنید؛ در غیر این صورت مشکلات به قوت خود باقی میماند و اسرائیل هم به عملیات ایذایی خود ادامه خواهد داد. محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد نفوذ اسرائیل هشدار داد و گفت: «آیا وقوع مجدد آتشسوزی در تأسیسات هستهای نطنز، آنهم در کمتر از یک سال پس از انفجار قبلی، نمیتواند نشان از جدی بودن پدیده نفوذ باشد؟» اگر حرفهای رضایی درست باشد و قرار است به اسرائیل ضربه زده شود، بهترین روش «مصالحه» با آمریکاست تا منافع اسرائیل مشابه دوران «باراک اوباما» به خطر افتد. وقتی آمریکا با ایران توافق کرد، این توافق باعث شد تا رابطه امریکا و اسرائیل بهقدری تیره شود که وقتی نتانیاهو به واشنگتن رفت، «باراک اوباما» او را به حضور نپذیرفت. آقای روحانی؛ فرصت پیشآمده مشابه آنچه در دوران اوباما وجود داشت را نباید از دست بدهید و با مذاکره مستقیم، نه غیرمستقیم با ایالاتمتحده، تحریمها را کاهش، پولهای بلوکهشده را آزاد و امکان فروش نفت را فراهم کنید. اکنون توپ در زمین شماست.