صبح جمعه وقتی موبایلم را روشن کردم، اولین خبر جنجالی را خواندم. رفتن علیرضا بهرامی از سردبیری فرهنگ و هنر ایسنا آن هم پس از ۲۳ سال، خبر شوکهکنندهای برای اهالی رسانه و دوستداران خبرگزاری دانشجویان است. ایسنا یکی از بهترین خبرگزاریهای ایران با دامنه تاثیرگذاری بالا در جهان، با تلاش تک تک همکارانش به این نقطه رسیده و ایسنا شده است.
من به عنوان سردبیر مجله ادبی هر روز اول ایسنا را نگاه میکنم بعد سراغ خبرگزاری های دیگر میروم، چون ایسنا بهترین و مهمترین اخبار را به صورت حرفهای پوشش می دهد. خودم بیست و چند سال پیش به عنوان خبرنگار افتخاری ایسنا خدمت کردهام و ایسنا را دوست دارم. حتی عادت دارم به جای باز کردن تقویم موبایل، سایت ایسنا را باز میکنم تا از بالای آن تاریخ را بخوانم.
استاندارد بالای ارتباطات فرهنگی
علیرضا بهرامی با استاندارد بالای ارتباطات فرهنگی، یار مخلص ایسنا بود. (باورم نیست که باید از فعل گذشته استفاده کنم) او یکی از ستون های اصلی این خبرگزاری مهم بود. سرویس فرهنگ و هنر ایسنا دارای بالاترین استاندارد خبری و مایه افتخار کشور است. ما فعالان رسانه در هر کجای دنیا به داشتن ایسنا افتخار کرده ایم. بهرامی با متانت، حوصله و بینش وطن دوستانه و رعایت آبروی فرهنگی کشور بخش فرهنگی را در ایسنا اداره می کرد. او طوری درباره ایسنا حرف میزد و از آن دفاع می کرد که انگار خبرگزاری مال خودش است. عین کسی که از خانه و کاشانه اش دفاع می کند و حریم و حرمت دیوارهای خانه را نگه می دارد به ایسنا خدمت کرد و آن را اعتلا بخشید.
حتی یادم هست چند بار غلط املایی مربوط به سرویس های دیگر در ایسنا به چشمم خورد چون فقط او را می شناختم به او پیامی می فرستادم. او فورا به همکارانش اطلاع می داد تا غلط املایی در خبرگزاری اصلاح شود، زیرا همه جای ایسنا به ما مربوط بود و آبروی ایسنا آبروی او بود.
نه گفتن به پیشنهادهای دیگر
بهرامی بسیاری از پیشنهادهای چرب کار در روابط عمومی های دولتی را نادیده گرفت چون دوست داشت در اتاق شیشه ای کوچک ایسنا بنشیند و در تاثیرگذارترین خبرگزاری ایرانی کنار خبرنگاران فرهنگی کار کند. بودن او در ایسنا استاندارد تولید خبر را حفظ می کرد.
اگر صفحه فرهنگی روزنامه های هر روز کشور را بررسی کنیم، بالاترین حجم اخبار منتشر شده در آنها به نقل از ایسناست. حتی بعضی خبرگزاری های داخلی اخبار فرهنگی ایسنا را بازنشر می کنند یا از سوژه های آن الهام می گیرند.
رفتن بهرامی از ایسنا خودش یک خبر مهم فرهنگی است. او البته عین آب روان از هر سرزمین فرهنگی که بگذرد سرسبزی و زندگی به آن زمین می بخشد.
کمک به شناخت شاعران شهرستانی
او شعر می نویسد و در جایزه شعر خبرنگار، سعی در کشف شاعران خوب شهرستانی دارد و کمک می کند صدای آن ها در رسانه های پایتخت شنیده شود.
او با نوشتن کتاب درباره اکسپوهای جهانی به نخستین متخصص علمی اکسپو تبدیل شده که اطلاعاتش می تواند به ارتقای حضور ایران در اکسپوهای بعدی کمک کند.
صرفه جویی در کاغذ و نان
یکی از ویژگی های او صرفه جویی در مصرف کاغذ و نان است. تمام فیش های بانک و تراکت هایی را که پشتش سفید است نگه می دارد و روی آنها می نویسد زیرا به جان درختان فکر می کند. او نان اضافی غذایش در سر کار را به خانه می برد تا به فرزندانش بیاموزد که قدر گندم و کشاورز را بدانند.
امیدوارم با رفتن شخصی که قدر برکت را می دانست برکت از خبرگزاری نرود. دوست دارم بهرامی به موقعیتش بازگردد، زیرا او فردی وطن دوست است که در شرایط حساس، به کشور و نظام فرهنگی پشت نکرده است.