«در آبادی» با سبکی ساده و بیانی طنزآمیز به قعر جامعه روسیه در دورانی بحرانی از تاریخ این کشور نقب میزند و روسیهای را به تصویر میکشد که در منجلاب فقر و مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دستوپا میزند و به سراشیب سقوط افتاده است.
ایبنا- مانی سپهری: در داستان، و کلاً در هر هنری، سادگی، سخت دشوار است و هنرمند باید بتواند ماهرانه هم ساده بگوید و هم مراقب باشد که به ورطۀ سادهلوحی و سطحینگری درنغلتد. این همان است که به آن سهلممتنع میگویند و در ادبیات کلاسیک فارسی، سعدی، بهویژه در غزلیاتش، استاد آن است و در ادبیات جهان، بیشک چخوف از سرآمدان آن.
یوگنی زامیاتین، داستاننویس و روزنامهنگار نیمه اول قرن بیستم روسیه، نیز در کتاب «در آبادی» که شامل داستانی بلند از اوست، نشان میدهد که در سهلممتنعنویسی، چیرهدست است. «در آبادی» روایتگر رنجهای مردم اعماق در اواخر دوران روسیۀ تزاری است. زامیاتین در این داستان، فرودستان را با طنزی که تداعیگر طنز سیاه نیکلای گوگول است، با سادگی ظاهری و پیچیدگیهای پنهان در پس این سادگی به تصویر میکشد و با نگاهی نقادانه به مسائلی میپردازد که جامعۀ روسیه، خصوصاً طبقه فرودست، در اوایل قرن بیستم و اواخر دوران حکومت تزارها با آن دستوپنجه نرم میکرد.
زامیاتین را البته بیشتر با رمان علمیتخیلی و ویرانشهریِ طنزآمیز «ما» میشناسند؛ رمانی در نقد توتالیتاریسم که در دوران حکومت شوروی نوشته شد و طعنههایی گزنده به نظام شوروی در آن بود و انتشارش به همین دلیل در شوروی ممنوع شد. «ما» اولین رمان ممنوعه در شوروی بود.
گفتنیست که جورج اورول، که خود با رمان ۱۹۸۴ یکی از رمانهای شاخص و ماندگار ژانر ویرانشهری را به تاریخ ادبیات هدیه داد، معتقد است که آلدوس هاکسلی نویسنده رمان «دنیای قشنگ نو» که آن نیز یکی از آثار شاخص ژانر ویرانشهری است، در این رمان از رمان «ما» تأثیر گرفته است. هاکسلی خود البته گویا این تأثیر را رد کرده است. هرچه هست، «ما»، بهلحاظ تاریخ انتشار بر آن هردو رمان ویرانشهری که امروزه از کلاسیکهای این ژانر بهشمار میآیند، فضل تقدم دارد.
کتاب «در آبادی» اما چهرهای از زامیاتینِ نویسنده را مینمایاند که با زامیاتینِ رمان «ما» متفاوت است. در این کتاب، با زامیاتینِ رئالیست مواجهیم. البته زامیاتین در این داستان نیز، همچون رمان «ما»، قریحه طنزپرداز خود را به نمایش میگذارد و روی سیاه زندگی مردم را با همین طنز به تصویر میکشد. شخصیت اصلی داستان «در آبادی» نوجوانیست به نام باریبا و داستان، از خلال روایت رنجها و فلاکتهای او، تصویری از جامعهای به دست میدهد که غرق در فقر و عقبماندگی و انواع مصائب خاصِ جوامع عقبمانده است. «در آبادی» با سبکی ساده و بیانی طنزآمیز به قعر جامعه روسیه در دورانی بحرانی از تاریخ این کشور نقب میزند و روسیهای را به تصویر میکشد که در منجلاب فقر و مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دستوپا میزند و به سراشیب سقوط افتاده است. وقایع این داستان، کمی قبل از فروپاشی روسیه تزاری و درگیر شدن روسیه با انقلاب و جنگ داخلی اتفاق میافتد و «در آبادی» از این نظر، تصویری زنده از تاریخ روسیه در آن دوره به دست میدهد و تأثیر بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را بر زندگی فرودستان نشان میدهد، بیآنکه به دام شعارزدگی و سانتیمانتالیسم بیُفتد. در این داستان، همراه با نویسنده به نقاط کور و تاریک و پرت روسیۀ سالهای اول قرن بیستم سفر میکنیم و به عمق زندگی مردم محروم در این نقاط کور و تاریک و پرت، راه مییابیم. اینگونه است که زامیاتین در این رمان، ما را با تاریخ غیررسمی روسیه در دورانی که داستان در آن نوشته شده، مواجه میکند.
«در آبادی» داستانیست که چیرهدستی زامیاتین را، هم در شخصیتپردازی و هم در فضاسازی، نشان میدهد. فضاسازی در این داستان، نقشی موثر در ترسیم وضعیت تباهی دارد که زامیاتین با طنز تلخ و نقادانۀ خود از آن پرده برمیدارد.
جالب اینکه «درآبادی» اولین داستان زامیاتین است. این داستان اولین بار در سال ۱۹۱۳ منتشر شد و مورد تحسین نویسندگان و منتقدان ادبی، از جمله ماکسیم گورکی، قرار گرفت و زامیاتین اینگونه با همان اولین اثر خود، در ادبیات روسیه پا سِفت کرد.