- تحلیل شما از وضعیت سیاسی ایران و عربستان چیست؟
برای محیط اختلاف و با توجه به شخصیت هر جامعهای، راههای گوناگونی وجود دارد. اختلاف میتواند منجر به درگیری و تفاهم و درنهایت تعارض و تهاجم نسبت به یکدیگر در ابعاد گوناگون منجر شود. از سوی دیگر هم میتوان اختلاف را مایه پیشرفت و ایجاد تعامل نیز دانست. چگونه است که اختلاف در یک مرحله میتواند به جنگ و درگیری ختم شود و در مرحله دیگر همان اختلاف میتواند زمینه پرور و زمینهساز ایجاد فضای مناسب برای رشد محیط تعامل گردد. این معنا در سطوح گوناگون زندگی بشر وجود دارد، همانگونه که در سطح حیاط فردی ایرانیان و دیگر ابنای بشر میتوانیم این موضوع را ردیابی کنیم، در سطح ملی و منطقهای و بینالمللی نیز همین معنا ازنظر روانشناسی سیاسی نیز هر دو ملت - دولتی میتواند دارای سه شخصیت کودکی، والدینی و بلوغ باشد. هرگاه در بین کنشگران مختلف، شخصیتهای گوناگون بروز یا برتری بیشتری پیدا میکند، در کنشهای سیاسی آنها نیز همین موضوع دیده میشود. ایران میتواند کشوری باشد که دارای شخصیت کودکی، والدینی یا بلوغ باشد. در شخصیت کودکی اساساً فرد به لجبازی و رفتارهای خارج از عرف بلوغ و پذیرش والدینی روی میآورد. در رفتار والدینی ما شاهد یک فضای معنادار برای دستیابی به رفتارها و کنشهایی هستیم که در آن شخص تنها به دستور دادن و ارائه فرامین بالادستی نسبت به دیگران، اقدام میکند. این در حالی است که در شخصیت بالغ، افراد تلاش میکنند که با یک رفتار معقولانه از وجوه گوناگون رفتاری خود بهره برده و زمینهساز ایجاد یک کنش معنادار در زمینههای مختلف برای دستیابی به فرصتهای بهینه در حوزه حیاط سیاسی خود باشد.
- چه اتفاقاتی در منطقه رخداده که روحانی با این ادبیات و شیوه صحبت میکند؟ آیا اتفاق خاصی در تعاملات سیاسی منطقه رخداده است؟
خاص را باید در محیط سیاست داخلی به منطقه و بیرون موردتوجه قرارداد. جامعه ایران خواهان آن است که مسائل و موضوعات موجود در وضعیت کنونی سیاسی، چه در حوزه داخلی، چه منطقهای و چه بینالمللی، با درایت و جهتگیریهای عاقلانه و خردورزانه با هزینههای کم برای ملت حذف شود. مردم چهار دهه است در بحرانهای متفاوت غوطهور شدهاند و از بحرانی سر درمیآورند، چندین بحران دیگر پیش روی آنها قرار دارد و ازاینجهت دولت نیز بهعنوان نماینده ملت در حوزه قوه مجریه حداقل باید نظرات مردم را در نظر گرفته و خواهان اجرایی شدن و فعلیت یافتن تدابیری در جهت حلوفصل مسائل موجود و عدم انطباق این مسائل به قوه بحران شود. لذا باید از چالشهای موجود و تبدیل این چالشها به بحرانهای تودرتو جلوگیری به عمل آید. این چالشها هم میتوانند به مسئله و فرصت تبدیلشده و با حل آنها این فرصتها از آنِ دولتها شوند، هم میتوانند مسائل جهتگیری بحران گونه پیداکرده و به تهدیدی برای دولتها و ملتها تبدیل گردد. این دولتمردان، حکومتگران و سیاستمداران هستند که میتوانند با خردورزی، توانایی خود را به منصه ظهور رسانده و چالشها را به مسئله و مسائل را با حلشان، فرصت گونه مورداستفاده قرار دهند. و لذا خواست ملت این است که ایران به سمتوسوی حلوفصل مسائل خود در حوزههای منطقهای و بینالمللی برود، چراکه بسیاری از مسائل داخلی، در گروی حل مسائل موجود در منطقه و سیاست خارجی است. امروز ایران به بالاتر از 50 درصد سرمایهگذاری خارجی در طرح حلوفصل مسائل اقتصادی خود نیاز دارد. جذب سرمایههای خارجی امکانپذیر نیست و با عدم جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه اقتصاد کشور، حرکتی در حوزه خروج از رکود و جلوگیری از وضعیت نابسامان اقتصادی صورت نمیپذیرد. همین یک منطق را اگر موردتوجه قرار دهیم، میتوانیم برای آنچه که حسن روحانی میگوید، دلیل محکم و مستحکمی را پیدا کنیم. از طرف دیگر دولت در ایران به معنای قوه مجریه است؛ قوه مجریه بخشی از حکومت محسوب میشود و دارای تمام قدرت نیست. در ایران ملت - دولت وجود ندارد، چارچوب کنونی، ملت - حکومت است. لذا آنچه که روحانی میگوید، بهتنهایی کافی نخواهد بود و نخواهد توانست گرهای از این موضوع بهصورت مستحکم و پایهای حل کند. لذا یک جهتگیری معنادار در زمینههای مختلف در باب هفت سخن او در حوزه بینالمللی، منطقهای و حتی داخلی شکل خواهد گرفت و این نماینده آن است که رئیسجمهور با اینکه رأی مستقیم مردم رادار است و رئیس قوه مجریه است، در محضر شاهدان و دیگر تصمیم گیران و کنشگران و بازیگران محیطهای مختلف در ارتباط با ایران، بهعنوان منبع اصلی بیان مواضع نظام جمهوری اسلامی شناخته نمیشود و متأسفانه باوجود رئیسجمهور در قانون اساسی در همین معنا، در عمل اکنون هیچکدام از کنشگران اینگونه به جایگاه رئیسجمهوری در ایران نمینگرند. شاهد این مدعا، نامههایی است که شخص رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده آمریکا، نه به رئیسجمهور، که به رهبر نظام جمهوری اسلامی فرستاد و هنوز هم نامه رئیسجمهور سابق ایران در تبریک گفتن به رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده آمریکا پس از پیروزی او در 2012 بیجواب باقیمانده است.
- تقابل تهران و ریاض در بازی منطقهای به چه صورت است؟ ایران از گفتگو صحبت میکند، درصورتیکه عربستان منطقی از گفتگو در حرفهایش نیست، این را چه طور تحلیل میکنید؟
در پاسخ پرسش نخست گفتم هر حکومت و دولتی در زاویه کنش و رفتار شفاهی و مکتوب یا اجرایی خود، شخصیت خود را به نمایش میگذارد. دولت حاکم بر تهران، تحت ریاست حسن روحانی، امروز گزارههایی را مطرح میکند که این گزارهها حداقل در حوزه رفتار شفاهی و گویشهای مواضع موجود دولت حاکم بر تهران، نشاندهنده گزارههایی است متکی بر خردورزی و بلوغ رفتاری و کنش سیاسی است. از طرفی دیگر طرف مقابل بنا به دلایلی زمینه ایجاد تعامل را در وضعیت کنونی مسدود میکند. این عوامل هم جنبه ناشی از روابط چند دهه اخیر ایران و عربستان دارد، هم محصول نوعی واکنش در برابر رفتار قدیم ایران میتواند تلقی شود و هم میتواند ناشی از بروز بازیگران و کنشگران دیگر که میفهمد در جهت عدم حل مسائل میان ایران و عربستان در متن مسائل موجود بین ایران و دیگر بازیگران منطقهای و فرا منطقهای باشد. من معتقدم هر سه این عوامل در یک وضعیت تلفیقی در چنین موضعگیری برای عربستان باید موردتوجه قرار بگیرد.