تحولات پیرامون بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکره و احیای برجام پررنگتر از قبل شده و طرفین چراغ سبز به انجام مذاکره نشان دادهاند. البته به نظر میرسد با توجه به پیچیدگیهایی که در مسیر احیای برجام پیشآمده، خیلی نمیتوان آینده دوردست را پیشبینی کرد و صرفاً شاید بتوان آینده نزدیک را دید. همینکه روندهای قبلی کنار گذاشته شده و روندهای جدید ادامه پیداکرده و حرکتی وجود دارد یک گام به پیش است و رابطهها به صورت دیپلماتیک (هرچند نهچندان رسمی و متداول) در جریان است ولی با توجه به شکل مناسبات بین ایران و آمریکا و دیوار بلند بیاعتمادی بین طرفین، نشانههایی که این روزها دیده میشود، بهنوعی علائم حیاتی مناسبات سیاسی است برای اینکه مشکل بزرگ بین ایران و آمریکا حل شود؛ یعنی ما درحالحاضر به سمتوسوی حل شدن مسئله میرویم، ولی سرعت حل شدن مسائل و اتفاقاتی که ممکن است در این مسیر بیفتد، قابل پیشبینی نیست و بستگی به اراده دو طرف مبنی بر پرهیز از مطرح کردن مطالبات حداکثری و بسنده کردن به مطالبات حداقلی یا دوری از تنش بر اساس شناخت متقابل طرفین دارد. در حال حاضر ما به این سمتوسو میرویم که برجام احیا شود، هرچند کارهای زیادی برای احیای آن باید صورت گیرد؛ زیرا برجام اکنون مانند بیماری است که به حالت کما افتاده و علائم حیاتی دارد، اما علائم حیاتیاش بهگونهای نیست که بتوان آن را موجود زنده تلقی کرد، اما از سویی آنچنان از نفس نیفتاده که بتوان گفت نفس ندارد و بیجان شده است. حال همهچیز بستگی به مهارت پزشکانی دارد که بر بالین این بیمار میآیند و آن پزشکان، تیم دیپلماسی دو طرف هستند که به عقیده نویسنده با مشارکت فعال جامعه بینالملل بهخصوص اتحادیه اروپا میتوانند مسیر احیای برجام را سریعتر و با افتوخیز کمتر طی کنند. ضمن آنکه با توجه به اینکه دولت ایران، برجام را دستاورد مهم خود در حوزه سیاست خارجی میداند، میتوان گفت گرههایی که در پرونده برجام در دوره ترامپ به وجود آمده، و همچنین عکسالعملهایی که ایران به خروج آمریکا از برجام نشان داده، مسیر را قدری پرپیچوخم کرده است، اما اکنون فضایی ایجادشده که خوشبینی را تقویت کرده و حتی این امکان وجود دارد که گامهای مثبتی تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری خرداد 1400 برداشته شود. هرچند بعضاً مخالفتهایی هم در داخل و هم در خارج وجود دارد؛ بهخصوص در داخل گروهها و جریانهایی چندان علاقهمند نیستند که این دولت با کارنامهای موفق یا قابلقبول دوره خود را به اتمام برساند و بهنوعی تسویهحسابها و برخوردهای جناحی بین جریان دولت و جریان مخالف، جای توجه به منافع ملی را گرفته است و این فرایند ممکن است موانعی ایجاد کند که سرعت کار کمتر شود و نتیجه موردنظر تا پایان این دولت به دست نیاید؛ اما اگر جامعه بینالملل توجه کافی به این موضوع داشته باشد و تلاش و همت زیادی به کار ببرد و آمریکاییها هم قدری بهسرعت تلاشهایشان بیفزایند و اقدامات عملی بیشتری درباره آزادسازی اموال و حسابهای بانکی ایران انجام دهند، موانع از سر راه برداشته میشوند و جریانی هم که به دنبال مانعتراشی است تا دولت نتواند کارنامه مثبتی از خود برجای بگذارد، موفق نخواهد شد. (تنظیم: مصطفا صباغ، روزنامهنگار)