یاسر ابوهلاله
20 مه 2022
تارنمای میدل ایست مانیتور
برگردان و کوتاه سازی علیاصغر شهدی
[email protected]
از بدو پیدایش نظام جمهوری اسلامی در ایران، جهان عرب و اسلام با اکثریت سنی خود از دریچه بد به آن نگاه نکردند. آیتالله خمینی به عنوان رهبری شناخته شد که در برابر ظلم شاه، سلطه غرب و نفوذ اسرائیل قیام کرد. علیرغم تلخی جنگ ایران و عراق، سهم ایران در مقابله با داعش و اتخاذ سیاست ضد فرقه گرایی توانست در جهان عرب و اسلام به ویژه پس از جنگ تیرماه 1385 (جولای 2006) که حزبالله بدون هیچ پیامد فرقهای اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون راند، محبوبیت پیدا کند.
اکنون شاهدیم که درنتیجه اعمال سیاستهای ایران در منطقه این محبوبیت کاهشیافت کمرنگ شده باشد. انتخابات لبنان و عراق اعتراض نسبت به متحدان تهران آشکار کرد. ایران در لبنان بدون توجه به ایده یک میهن متحد که در آن تصمیم گرفته میشود چه کسی مسیحیان و چه کسی سنیها را رهبری کند، عمل کرد.
حزبالله شیعه نسبت به سنیها درشتی کرد و از خانواده حریری پیشی گرفت.
با توجه به تحریم انتخابات توسط سعد حریری، در مناطق سنی نشین، حزبالله و متحدانش افول کردند و نامزدهای حزب جوانان خواستار تغییر و مخالفان حزبالله پیروز شدند.
حزبالله لبنان همانطور که به سوریه، عراق و یمن نگاه میکند به عنوان یک میدان جنگ و نه به عنوان یک کشور مستقل بافرهنگ و شخصیت خاص نگاه میکند.
در انتخابات شهریور (اکتبر سال گذشته)، جنبش صدر با مسعود بارزانی رهبر کردها متحد شد. طرفداران ایران با این اتحاد با احترام برخورد نکردند و آن را تهدیدی برای شیعیان تلقی نمودند، باوجوداینکه جنبش صدری بزرگترین بلوک شیعه را دربرمی گیرد. این در حالی است که الخنجر از رهبران سنی و مقتدی صدر تنها سیاستمداران عراقی هستند که موضع روشنی در مورد عادیسازی روابط دارند و ایالاتمتحده آنها را به حمایت از مقاومت عراق متهم میکند. اگر ایران با منطق مشارکت و ائتلاف سیاسی با این قضیه برخورد میکرد، نمیتوانست بهتر از این افراد پیدا کند.
ایران اگر تصمیم بگیرد بر اساس منطق حسن همجواری، مشارکت و احترام به ملت و میهن عمل کند، هنوز فرصت دارد تا بازی باخته خود را به پیروزی تبدیل کند.