علی آهنگرکارشناس مسائل سیاسی نوشت: جنگی دوازده روزه بر کشور تحمیل شد؛ جنگی که میتوانست رخ ندهد، اگر برخی هشدارها جدی گرفته میشد. برخلاف برخی ادعاها، این جنگ ناگهانی و غافلگیرانه نبود. از ماهها پیش، هشدارهای مکرر دونالد ترامپ درباره احتمال بمباران و واگذاری ماموریت به اسراییل، قابلتوجه بود. ضربالاجل ۶۰ روزه او، نشانهای دیگر از وقوع جنگ بود. شب پیش از حمله نیز، منطقه به دلیل جابهجایی غیرعادی خانوادههای کارکنان سفارتخانههای امریکا در التهاب بود. انتقال تجهیزات نظامی سنگین از پایگاههای امریکا در خلیجفارس نیز نشانهای دیگر بود که اگر با اطلاعات محرمانه داخلی تلفیق میشد، میتوانست پیشبینیهای دقیقتری رقم بزند. آسیبشناسی جنگ ۱۲ روزه نباید به معنای تردید در توانمندیهای نظامی ایران تلقی شود. توان ایران با واکنشی معجزهآسا، ظرف کمتر از ۲۴ ساعت به بازسازی سیستم فرماندهی پرداخت و با شلیکهای هدفمند به اعماق سرزمین دشمن، معادله جنگ را تغییر داد. یکی از آسیبهای جدی، ضعف در برآورد دقیق از سطح تکنولوژی، حمایت بینالمللی از طرف مقابل و سناریوهای جنگی بود. پرسش اینجاست که چرا نهادهای نظامی و امنیتی نتوانستند تصویری شفاف و واقعی از ابعاد جنگ ترسیم کنند؟دومین آسیب بزرگ، ظهور پررنگ شبکههای نفوذ و جاسوسی بود؛ شبکههایی که بخش قابلتوجهی از خسارات را نه از طریق تجهیزات دشمن، بلکه از درون وارد کردند.