دولت پزشکیان با انتشار لایحهای که به بهانه مقابله با اخبار جعلی و محتوای خلاف واقع در فضای مجازی ارائه شده، خود را وارد یک مناقشه تازه کرد که دامنه آن فراتر از نقدهای معمول رفت. بسیاری از احزاب، فعالان رسانهای و کاربران فضای مجازی نسبت به تبعات تصویب این لایحه در مجلس هشدار داده و خواستار پس گرفتن آن شدند. در واکنش به سیل انتقادات، اما سخنگوی دولت با تأکید بر این که بسیاری از منتقدان لایحه حتی متن آن را نخواندهاند، وضعیت را بدتر کرد. این پاسخ خام فاطمه مهاجرانی نه تنها مسئله را حل نکرد، بلکه بیش از پیش افکار عمومی را نسبت به بیتوجهی دولت به دغدغههای واقعی مردم و فعالان رسانهای حساس کرد. علی احمدنیا، رییس امور اطلاعرسانی دولت تاکید کرد که «رئیسجمهوری صدای انتقادات مخالفین را میشنود چه در مورد مشکلات کشور چه در مورد لایحهها!»احمد زیدآبادی نوشت: «متأسفانه گاهی در برخی از گردهماییها افرادی تحت عنوان «نخبه» حضور مییابند که اگر پدران نظریۀ نخبهگرایی از قبیلِ پارتو، موسکا و میخلز از گور برخیزند با مشاهدۀ چنین نخبگانی جابه جا سکته میکنند و دوباره راهی گور میشوند!» واقعیت این است که دولت با ارائه این لایحه بدون پیشزمینه کارشناسی و مشورت با بدنه اجتماعی، خودش را در مناقشهای سخت گرفتار کرده است. این بحران نه تنها بار اضافی بر دوش دولت گذاشته، بلکه زمینه را برای کاهش سرمایه اجتماعی و بدبینی نسبت به کل مدیریت فراهم کرده است.