مرکل پس از ۱۶ سال از قدرت خداحافظی میکند و این کار را بدون هیاهوی زیاد طبق سبک سیاسی منحصر به فردش که شاخصه دوره حضور او در برلین و بروکسل است، انجام میدهد. این مدل سیاست آرام، منطقی و در جستجوی سازش به هر قیمتی، موفقیتهای بیشماری را برای او و ثبات سیاسی در میانه افزایش بیثباتی بینالمللی برای آلمان به ارمغان آورده است. با این حال دوران پس از مرکل، بسیار پر تنش به نظر میرسد.کریستین اودِندال اقتصاددان ارشد «مرکز اصلاحات اروپا» در بررسی عملکرد مرکل به بحران یورو میپردازد که به موجب آن، آلمان، شکافهای عمیقی در اتحادیه اروپا باز کرد و پرچم ریاضت اقتصادی را برافراشت. بحرانی که به ویژه اقتصاد کشورهای جنوبی از جمله اسپانیا را به شدت تحت تاثیر قرار داد.این کارشناس اقتصادی معتقد است «این دوره خیلی طولانی بود و در نهایت نتیجه ای که در بر داشت اینکه مرکل به اروپا و بانک مرکزی اجازه داد که خودشان خطوط قرمز آلمان را دور بزنند و نادیده بگیرند. مرکل همان کاری را انجام داد که هر صدراعظم آلمان انجام می داد. او سعی کرد اقتصاد را نجات دهد و از پس اندازهای آلمانی ها محافظت کند».ال پائیس با با توصیف سیاستهای ریاضت اقتصادی آلمان در اروپا و یا اجازه ورود بیش از یک میلیون پناهجو به این کشور در دوره ملیگرایان بیگانههراس آلمانی به عنوان «لکه پاک نشدنی» دوران مرکل آورده است: ارزیابی میراث و جایگاهی که صدراعظم آلمان در کتب تاریخ اشغال خواهد کرد هنوز به زمان نیاز دارد اما فراتر از سیاستهای انتقاد برانگیز، به نظر میرسد که آلمان در حال حاضر تمایلی به ورق زدن این صفحه از تاریخ خود نداشته و مرکل را برای مدت طولانیتری میطلبد. انتخابات آلمان نخستین انتخابات در سه دهه اخیر بدون حضور مرکل است. آخرین نظرسنجیهای تلویزیون دولتی آلمان نشان میدهد که ۸۰ درصد آلمانیها، میراث مرکل را مثبت ارزیابی میکنند و اگر او دوباره در این تورنمنت شرکت میکرد، احتمالا پیروزی و عبور از خط پایان نصیب او میشد. چهار دوره ریاست مرکل با بحران های بزرگی مشخص شده است. یورو، اوکراین، پناهندگان و همه گیری. در آلمان، بیش از سه دهه دولت مرکل با ثبات سیاسی و رفاه اقتصادی همراه بوده است اما اکنون صدراعظم با فهرستی طولانی از وظایف معلق، جایگاه خود را ترک می کند. وقتی مرکل در سال ۲۰۰۵ به قدرت رسید، آلمان با بیکاری بیش از پنج میلیون نفر مواجه بود و بیمارترینِ بیماران اروپا محسوب می شد. اما امروز اقتصاد بزرگ منطقه یورو دارای سه میلیون بیکار کمتر است و نیاز فوری به کارگران در بخش ها و مناطق خاصی وجود دارد. در همین حال، بخش چشمگیری از پناهندگان که در سال ۲۰۱۵ وارد آلمان شدند، با موفقیت نسبی وارد بازار کار شده اند.با این حال، تأخیر سرسام آور در دیجیتالی شدن، عدم اقدامات اقلیمی در اوج شرایط اضطراری تاریخی، تأخیر در نوآوری و مشکلات اقتصادی برخی از چالش هایی است که در انتظار جانشین وی است. به وضعیت اقتصاد آلمان باید دوقطبی نگران کننده اجتماعی را نیز اضافه کرد.