نخستین روز از همایش «داوری در ترازوی داوری» از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی اساتید و کارشناسان برگزار شد.داوری اردکانی گفت: فلسفه به معنای تفکر باید باشد تا کارها را تذکر دهد. البته اگر نباشد پریشانی و ندانم کاری همه جا را فرامیگیرد. پیدا بود که بنده با این تلقی از جهان روشنفکری دور میماندم و روشنفکران هم به سخن من وقعی نمینهادند چنانکه تاکنون هم ننهادهاند.
رضا داوری اردکانی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، در پیام تصویری به این همایش طی سخنانی گفت: هر آنچه نوشتهام فلسفه است اما هرگز خودم را در پژوهشهای تاریخ فلسفه محدود نکردهام. در حدود هفتاد سال پیش، نوشتن را با روزنامهنویسی آغاز کردم. از آن زمان تاکنون در جهان و ایران حوادثی رخ داده و تحولاتی صورت گرفته است که کمتر کسی تصور آن را میکرده است. در کشور ما با پایان یافتن دهه سی هجری شمسی، سکوتی که بر اساس کودتا پدید آمده بود تا حدودی شکسته شد و مخصوصا در شعر، ادب، سیاست و روشنفکری، نشانههایی از تحول پدیدار شد.
به گزارش ایبنا، او افزود: بنده ناظر این شرایط بودم و با آن همدلیها داشتم اما در مسیر آن وارد نشده و ترجیح دادم در حاشیه بمانم و در حاشیه ماندنم را به این صورت توجیه میکردم و هنوز آن را موجه میدانم که کار سیاست و فلسفه و روشنفکری نباید خلط شود اما مگر ما راه خانه فلسفه را میشناختیم و اگر میشناختیم چه نسبتی با آن داشتیم؟ مارکس میگفت که فیلسوفان باید جهان را تغییر دهند. اگر این سخن را بپذیریم فلسفه را از سیاست و جامعه نباید دور دانست. البته سخن مارکس دارای چون و چراست اما سخن مارکس از سوی دیگر نشانه تغییر نگاه به فلسفه است.
چیزها نظم و سامانی دارند
او با طرح این سوال که آیا فیلسوفان صرفا جهان را تفسیر کرده بودند و به تغییر آن نظر نداشتند؟ پس تکلیف طرح مدینه افلاطونی چه میشود؟ چرا همه فلیسوفان قدیمی به اخلاق و سیاست اهمیت میدادند عنوان کرد: طرح مدینه ضرورتا ناظر به تغییر جهان نیست بلکه بیشتر ناظر به حفظ جوهره اخلاق و سیاست است؛ مثلا فارابی که از مدینه فاضله گفت بیشتر مفسر ارسطو بود و به فضیلت عقلی توجه داشت. او در طرح مدینه فاضله خود، بیشتر از آرای اهل مدینه و صفات و آموزگاری رئیس آن سخن گفت در حالیکه فیلسوفان قدیم بیشتر به خرد جاویدان اعتقاد داشتند و فکر میکردند باید به چیزها همانگونه که هستند توجه کرد و قصد دگرگونی آنها را نداشت. این نشان میدهد که فیلسوف فقط به مباحث انتزاعی نمیپردازد بلکه فلسفه معتقد است که چیزها نظم و سامانی دارند و اگر دچار پریشانی و آشوب شوند چیزی نیستند که بمانند.
روشنفکران به سخن من اهمیتی نمیدادند
داوری اردکانی با بیان اینکه فلسفه پاسدار وجود است و جهان تفوق و پریشانی از نظم دور است بیان کرد: فلسفه به معنای تفکر باید باشد تا کارها را تذکر دهد. البته اگر نباشد پریشانی و ندانم کاری همه جا را فرامیگیرد. پیدا بود که بنده با این تلقی از جهان روشنفکری دور میماندم و روشنفکران هم به سخن من وقعی نمینهادند چنانکه تاکنون هم ننهادهاند. البته بنده هم مقداری از سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی باخبر بودم اما نمیخواستم اینها پیلههایی شوند که فکر و روح من را در حصار خود قرار داده و نسبتم را با آنچه میگذرد قطع کنند. نمیخواهم از تنهایی خود چشم پوشی کنم مخصوصا از همان اوایل جوانی و مخصوصا در چند دهه اخیر مورد لطف و احسان دانشمندان، استادان و دانشجویان و گروههایی از جوانان کتابخوان بودهام و این لطف در حدی است که توهینها و تهمتها در برابر آن هیچ است.
تلاشم بیهوده نبوده است
این استاد فلسفه گفت: امتیاز لطف این مجلس توجه به نوشتهها و نقد آن است که تاکنون به تأخیر افتاده بود. من میدانستم که کارم بیهوده نبوده و پس از مرگم حجابهای زمان برداشته میشود و نوشتههای من هم در حد جوهری که دارند جایی پیدا میکنند اما مقدر این بود که زنده بمانم تا جمعی بزرگ از اهالی علم و دانش به بررسی آثارم بپردازند و این بررسی در بزرگترین پژوهشگاه علوم انسانی کشور صورت گیرد.