به نظر شما چرا مسکو از پیمان نیروهای مسلح متعارف اروپا خارج شده است؟
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۹1 پیمان نیروهای مسلح متعارف اروپا میان روسیه و کشورهای غربی به امضا رسید و اجرایی شد که به توافق پاریس مشهور بود و در کل این پیمان را باید یک توافق مهم از حیث نظامی و راهبردی قلمداد کرد.
در آن زمان بحث بر سر این بود که کشورهای امضا کننده این پیمان باید تسلیحاتی که در اختیار دارند را کاهش دهند یا آنکه در ساخت تسلیحات نظامی یک کنترل مشخص را اعمال کنند تا بحث موازنه قدرت و انباشت انواع و اقسام تسلیحات کنترل شود. در آن زمان بسیاری معتقد بودند که وضع محدودیت‌ها بر انواع و اقسام تجهیزات و تسلیحات نظامی متعارف در اروپا می‌تواند به نوعی از وقوع درگیری‌ها جلوگیری کند.
اما چند سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۸ میلادی شاهد آن بودیم که روسیه به گرجستان لشکرکشی کرد و مناطق "آبخازیا" و "اوستیای جنوبی" را به اشغال خود درآورد.
همانموقع بسیاری از محافل نخبگانی و همچنین تحلیلگران مسائل سیاسی و نظامی به این نتیجه رسیده بودند که ایالات متحده به دنبال طرح یک آرایش جدید نظامی در سراسر دنیا و به خصوص در مواجهه با روسیه است. از آن رویداد چندین سال گذشته بود که یکباره ایالات متحده سپر دفاع موشکی خود را در شرق اروپا مستقر کرد که آرام آرام پرونده انقلاب اوکراین در سال ۲۰۱۴ مفتوح و به دنبال آن، مساله الحاق شبه‌جزیره استراتژیک کریمه به خاک روسیه از سوی مسکو عملیاتی شد. قبل از این واقعه هم شاهد آن بودیم که در زمان ریاست جمهوری دیمیتری مدودوف، برخی از رادارها در رومانی و موشک‌های آن هم در ترکیه قرار گرفتند که نشان میداد منازعه میان غرب و شرق بر سر این پرونده در حال بالا گرفتن است.
اکنون هم از سال گذشته میلادی شاهد لشکرکشی تمام‌عیار روسیه به اوکراین و اشغال این کشور هستیم. تمام این اقدام‌ها و روندهای مذکور را اگر کنار بگذاریم و به خروج روسیه از پیمان نیروهای مسلح متعارف اروپا بنگریم، به این نتیجه می‌رسیم که ما در حال ملاحظه و رصد یک روند جدید هستیم و به نظرم خروج روسیه از این پیمان نه تنها مفید نیست بلکه می‌تواند خطر جنگ را افزایش دهد.
معتقدم که این اقدام پوتین را باید به نوعی در جواب ارسال جنگنده‌های غرب به اوکراین دانست و بر همین اساس اعتقادم بر این است که اقدام دو طرف موجب شده تنش در روابط بر سر پرونده اوکراین به بالاترین حد ممکن برسد.
بر اساس متن پیمان مذکور، تولید تجهیزات و تسلیحات نظامی، محدود می‌شود اما در شرایط فعلی که مسکو از این پیمان خارج شده به این نتیجه می‌رسیم احتمالاً روسیه تولید تسلیحات خود را افزایش خواهد داد.
روسیه در مرحله دوم می‌تواند این تسلیحات را برای جنگ در اوکراین به کار بگیرد یا آن را به کشورهای دیگر صادر کرده و آورده مالی در شرایط تحریم فعلی برای خود دست و پا کند. در بخش دیگر، روسیه به دنبال آن خواهد بود که استقرار نیروهای خود در مناطق مهم مانند منطقه ترانس‌نیستریا در مولداوی و مابقی مناطق را سرعت ببخشد تا در نهایت بتواند در خلال جنگ اوکراین راهبردهای مورد نظر خود علیه اروپا را هم اجرایی کند. این در حالی است که پیمان‌های دیگری هم میان روسیه و غرب منعقد شده که آنها هم حالا با مشکلاتی مواجه هستند و اساساً می‌توان گفت که امنیت بین‌الملل در حال تهدید شدن است.