به قلم زکیه یزدانشناس- پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
26 اکتبر 2021
تارنمای فارین پالیسی
برگردان و کوتاهسازی علیاصغر شهدی
[email protected]
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محافظهکار که به غرب بیاعتماد است، به دنبال تعمیق روابط با چین و روسیه است. او در انتخاب اولین سفر خارجی خود بهعنوان رئیسجمهور جدید ایران، ماه گذشته از نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک صرفنظر کرد. در عوض رئیسی در نگاهی به شرق برای نشست سران سازمان همکاری شانگهای- (SCO) مشارکت سیاسی، اقتصادی و امنیتی اوراسیا - به دوشنبه پایتخت تاجیکستان پرواز کرد. این انتخاب درعینحال نمادین بود. عضویت ایران در این سازمان سرانجام در 17 سپتامبر (26 شهریور) تقریباً 14 سال پس از درخواست اولیه ایران مورد تایید قرار گرفت.
رئیسی در دوشنبه و در واکنشی نهچندان پنهان به واشنگتن اعلام کرد: «جهان وارد دوره جدیدی شده است. هژمونی و یکجانبهگرایی در حال شکستن است. موازنه بینالمللی به سمت چندجانبه گرایی و توزیع مجدد قدرت به نفع کشورهای مستقل پیش میرود.»
ایران که با تحریمهای ایالاتمتحده مواجه است به دنبال راهی برای خروج از این تنگنا است. این کشور معتقد است که قدرتهای آسیایی به قیمت یکهتازی واشنگتن در حال افزایش هستند و چین و روسیه منافع مشترکی با آمریکا در مهار ایران و تضعیف اقتصاد آن کشور ندارند. برعکس، این کشورها ممکن است برای پیشبرد منافع منطقهای خود مایل باشند ایران را در خاورمیانه همراهی کنند.
در این زمینه، پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای بهعنوان یک پیروزی بزرگ از سوی مطبوعات ایران مورد استقبال قرار گرفت. به گزارش خبرگزاری تسنیم، عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند تلاشهای کشورهای غربی برای انزوای ایران را از طریق تقویت اهرمهای قدرت و تحکیم موقعیت ایران در غرب آسیا خنثی کند.
رئیسی اکنون سعی در سرمایهگذاری روی این موفقیت دارد. ایرانیها از هر قشری از توافق شکسته شده برجام که دولت ترامپ در سال 1397(2018) آن را لغو کرد، ناامید شدهاند؛ و در زمانی که به نظر میرسد مذاکرات هستهای با دولت بایدن متوقف شده است، چین بهطور خاص میتواند جهت حمایت از سرمایهگذاری مستقیم و یا انتخابهای جایگزین ازجمله طرح ابتکاری کمربند و جاده با ایران وارد مذاکره شود.
سیاستگذاران جدید ایران گمان میکنند که برجام هرگز درباره صلحآمیز بودن یا نبودن برنامه هستهای ایران نبوده است. در عوض آنها معتقدند که ایالاتمتحده و متحدانش استراتژی مهار را دنبال و سعی میکنند قدرت و نفوذ منطقهای ایران را به هر طریقی که میتوانند محدود کنند. رهبر ایران در آخرین دیدار خود با حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین و کابینه وی در تیرماه (ژوئیه) گفتند که «دولت آینده باید بیاموزد که اعتماد به غربیها کارساز نیست. غربیها به ما کمک نمیکنند و به هرکجا که بتوانند ضربه میزنند.»
بر این اساس، رئیسی و دولت او سیاستی را دنبال میکنند که ایرانیان آن را «نگاه به شرق» مینامند. آنها تلاشهای قبلی روحانی برای احیای برجام را نوعی رویکرد «نگاه به غرب» و درنهایت بنبست میدانند. رئیسی پس از بازگشت از اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تاجیکستان از روحانی انتقاد کرد و او را به وابستگی به غرب متهم کرد. دولت جدید لزوماً مذاکرات هستهای را رها نمیکند، اما معتقد است که حتی اگر مذاکرات به نتیجه برسد، تحریمها بهطور مؤثر لغو نخواهد شد.
مقامات جدید مانند علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه به اظهارات ضد برجام معروف هستند. آنها تحریمها را ابزاری برای مهار برنامههای هستهای و موشکی تهران و مهار نفوذ آن در خاورمیانه میدانند؛ بنابراین آنها معتقدند تنها راه ایران یافتن متحدان قدرتمند استراتژیک جدید مانند چین و روسیه است. ایران حداقل امیدوار است که در جریان مذاکرات هستهای از حمایت سیاسی روسیه و چین برخوردار شود.
گردش ایران بهطرف شرق شاید عمیقتر از آن چیزی باشد که در ابتدا به نظر میرسید. بهطور سنتی، ایران ازنظر اقتصادی با غرب درهمتنیده بوده و حداقل از زمان شاه به آن وابسته بوده است. در آن زمان، ایران متحد رسمی ایالاتمتحده بود. کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و آمریکا به دنبال گسترش روابط اقتصادی دوجانبه بود. پس از تأسیس این کمیسیون، تهران و واشنگتن در نوامبر 1974 قرارداد بزرگی را امضا کردند تا ارزش مبادلات اقتصادی خود را طی پنج سال به 15 میلیارد دلار افزایش دهند. ایالاتمتحده همچنین تأمینکننده اصلی تسلیحات نظامی رژیم سابق ایران بود.
این روند در دوران پس از انقلاب باوجود خصومت شدید ایران و آمریکا ادامه یافت. بهعنوانمثال شرکتهای نفتی اروپایی مانند توتال انرژی، از سهم بزرگی در توسعه میادین نفت و گاز ایران برخوردار بودهاند؛ اما زمانی که تحریمهای آمریکا مانع از ادامه سرمایهگذاری کشورهای اروپایی در بخش انرژی ایران شد، شرکتهای چینی وارد عمل شدند. زمانی که توتال در سال 1397 (2018) به دلیل تحریمهای آمریکا علیه ایران مجبور به خروج از پروژه گازی پارس جنوبی شد، شرکت نفت دولتی چین CNPC جایگزین آن شد. دولت جدید امیدوار است که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و توافق 25 ساله ایران و چین، شرکتهای چینی را به سرمایهگذاریهای بیشتر بهویژه در بخش انرژی ایران سوق دهد.
اکنون ایران امیدوار است به طرح کمربند و جاده چین بپیوندد؛ پروژه بزرگ چینی که بهعنوان «جاده ابریشم قرن بیست و یکم» پیشبینی شده است تا جنوب آسیا را به اروپا متصل کند. دولت رئیسی با پیوستن به این پروژه عظیم به دنبال جذب سرمایهگذاری چینی است. سرمایهگذاری خارجی چین میتواند به بهبود اقتصاد ایران از اثرات تخریبی تحریمها کمک کند. علاوه بر این، ایرانیان امیدوارند با پیوستن به کریدورهای کمربند و جاده، پتانسیل ژئوپلیتیکی خود را به واقعیت تبدیل کنند. ایران خود را پلی بین شرق و غرب و همچنین شمال و جنوب اوراسیا میبیند.
مجلس ایران نیز بهنوبه خود به دنبال تقویت همکاریهای اقتصادی با چین بوده است. اخیراً 59 قانونگذار ایرانی لایحهای را برای تسهیل سرمایهگذاری خارجی در ایران برای کشورهایی که در مقابل تحریمهای آمریکا در کنار ایران ایستادهاند، پیشنهاد کردند. بر اساس این لایحه، شرکتهایی که باوجود تحریمهای خارجی به تجارت خود با ایران ادامه دادهاند در آینده مشمول معافیتهای مالیاتی خواهند شد. اگرچه در این لایحه به کشورهای خاصی اشاره نشده، اما بهوضوح به چین اشاره میکند که حتی در زمان اعمال تحریمها به واردات نفت از ایران ادامه داده است.
ایران برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای مزایای بسیاری را پیشبینی میکند. این کشور معتقد است که با پیوستن به بزرگترین سازمان منطقهای جهان ازنظر گستره جغرافیایی و جمعیت، میتواند تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن خود را خنثی کند. دوم اینکه پیوستن کامل به این سازمان میتواند نقش جدیدی را برای ایران در نظم امنیتی منطقهای آسیای مرکزی و جنوبی بهعنوان بازیگری تأثیرگذار بهسوی چندجانبهگرایی در منطقه و فراتر از آن در نظر گیرد. این امر بهویژه پس از خروج ایالاتمتحده از افغانستان مهم است. سوم اینکه ایران امیدوار است تجارت خارجی با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را تقویت کند. چهارم اینکه عضویت در این سازمان میتواند فرصتی برای ایران فراهم کند تا همکاریهای دفاعی با چین و روسیه را ارتقا دهد و محدوده دفاعی خود را به سمت شرق گسترش دهد. ایران بهعنوان یک عضو کامل سازمان همکاری شانگهای در مانورهای نظامی مشترک این سازمان شرکت خواهد کرد و همکاری امنیتی خود را با اعضای سازمان همکاری شانگهای برای مبارزه با تروریسم در منطقه تقویت خواهد کرد؛ درنهایت عضویت ایران در چنین سازمان امنیت محوری میتواند روسیه و چین را به فروش تسلیحات پیشرفتهتری به تهران ترغیب کند.