نام سانگسیک - استاد سیاست خاورمیانه، آکادمی دیپلماتیک ملی کره
حمله پیشدستانه اسرائیل، با توجه به اینکه این کشور رژیم ایران را تهدیدی وجودی میداند، چندان دور از انتظار نبود، اما حمله هوایی آمریکا به خاک ایران شگفتیآفرین بود. نه تنها افکار عمومی با این جنگ مخالف بود، بلکه حتی پایگاه اصلی حامیان ترامپ یعنی جناح MAGA نیز با مداخله نظامی مخالفت میکرد.
اتحاد آمریکا و اسرائیل
با این حال، زمانی که اسرائیل از سامانههای پدافندی ایران عبور کرد و تأسیسات هستهای را هدف قرار داد، آمریکا نیز وارد میدان شد. ترامپ این عملیات را «جنگ ۱۲ روزه» نامید، اما به نظر نمیرسد که آن را یک جنگ تمامعیار تلقی کند. او آن را بخشی از استراتژی «فشار حداکثری» برای شکستن بنبست و بازگرداندن ایران به میز مذاکره میداند. در هر حال، آمریکا برای اولینبار در تاریخ، خاک ایران را با بمبافکنهای استراتژیک هدف قرار داد.
چهار موضوع تاریخی
طبق نظرسنجیهای داخلی آمریکا، مخالفت با جنگ بسیار بیشتر از حمایت از آن است؛ دلیل اصلی آن، زخمهای عمیق ناشی از جنگ عراق است. با این حال، بسیاری از آمریکاییها همچنان ایران را تهدیدی میدانند و از تحریمها حمایت میکنند ترکیبی از خواست صلح و بیزاری از ایران. بیشتر تحلیلگران سیاست خاورمیانه در واشنگتن نیز به ایران بیاعتمادند. اما این دشمنی از کجا ریشه میگیرد؟ آمریکا و ایران هرگز مستقیماً وارد جنگ نشدهاند و ایران نیز هیچگاه تهدید مستقیمی علیه خاک آمریکا نبوده است. با این حال، چهار لحظه تاریخی به درک این احساس ضدایرانی کمک میکنند. برخی تحلیلگران حتی از واژه «ایرانهراسی» یا «Persophobia» برای توصیف این ترس و دشمنی عمیق استفاده میکنند.
موضوع کلیدی اول
انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ ساختار جنگ سرد را به خطر انداخت. ایران یکی از اعضای مؤسس پیمان بغداد (۱۹۵۵) بود، ائتلاف ضدشوروی به رهبری آمریکا در خاورمیانه همراه با ترکیه، ایران نقشی مهم در حفاظت از میادین نفتی خلیج فارس و اسرائیل ایفا میکرد. در سال ۱۹۷۷، رئیسجمهور جیمی کارتر در جریان سفر به تهران، ایران تحت حکومت محمدرضا شاه پهلوی را «جزیرهای از ثبات در منطقهای پرتلاطم» توصیف کرد، اما پس از انقلاب، ایران از این پیمان (که نقش ناتوی خاورمیانهای را داشت) خارج شد. همان سال، ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله کرد و نگرانیها از فروپاشی دیوار حفاظتی ضدشوروی افزایش یافت. تبدیل سریع یک متحد نزدیک به دشمن قسمخورده، زخم عمیقی برجای گذاشت.
موضوع کلیدی دوم
گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران و تصرف آن سبب شد تا ۵۲ آمریکایی به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شوند. برای آمریکا، این حمله به خاک و شهروندانش به منزله تعرض مستقیم تلقی شد. شکست عملیات نجات توسط نیروهای ویژه آمریکا نیز بر عمق این زخم افزود. این واقعه پایهگذار دههها دشمنی شد.
موضوع کلیدی سوم
بمبگذاری انتحاری در سال ۱۹۸۳ علیه پادگان تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت، لبنان. در این حمله، ۲۴۱ نیروی آمریکایی کشته شدند که ۲۲۰ نفرشان تفنگدار دریایی بودند. این نیروها در مأموریت صلحآمیز بودند، نه در حال جنگ. این حمله به گروهی شیعه نسبت داده شد که بعداً به حزبالله معروف شد و گفته میشود که تحت حمایت ایران بود. واکنش آمریکا محدود بود و ریگان سال بعد نیروها را از لبنان خارج کرد. این عقبنشینی، افراطگرایان را جسورتر کرد. بسیاری از آمریکاییها این عقبنشینی را نوعی تسلیم در برابر تروریسم دانستند.
موضوع کلیدی چهارم
صدور فتوای قتل سلمان رشدی توسط آیتالله خمینی در سال ۱۹۸۹ به خاطر انتشار کتاب آیات شیطانی. وی خواستار قتل رشدی و افراد دخیل در انتشار این کتاب شد. اینکه یک حکومت، فتوای مذهبی برای قتل صادر کند، جامعه غربی را شوکه کرد. این شکل از تهدید، متفاوت از اشغال سفارت یا بمبگذاری بود و لایهای تازه از هراس و نفرت نسبت به ایران را ایجاد کرد. این چهار رویداد تهدید به ساختار جنگ سرد، بحران گروگانگیری، حملات تروریستی علیه نیروهای آمریکایی مجموعهای از رنجش و بیاعتمادی عمیق را شکل دادند. از نگاه واشنگتن، ایران حکومتی سرکش و تئوکراتیک است.
کودتای 28 مرداد
اما از نگاه ایران، این کشور نیز دلایل خاص خود برای رنجش دارد. در سال ۱۹۵۳، آمریکا و بریتانیا با طراحی کودتایی، محمد مصدق نخستوزیر منتخب مردم را سرنگون کردند و سلطنت شاه را بازگرداندند. این واقعه ایرانیان را نسبت به ادعاهای آمریکا در زمینه ترویج دموکراسی بدبین کرد. در جریان جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸)، آمریکا به طور پنهانی از صدام حسین حمایت میکرد، حتی در زمانی که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد. ایران همچنین از اینکه آمریکا برنامه هستهایاش را محکوم میکند، در حالی که چشم بر زرادخانه هستهای اسرائیل میبندد، دلخور است.
در سال ۱۹۸۸، یک ناو جنگی آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایران را هدف قرار داد و ۲۹۰ غیرنظامی کشته شدند حادثهای که تلخی آن هنوز در حافظه جمعی ایرانیان باقی است. با اینکه ایران و آمریکا هرگز بهطور رسمی وارد جنگ نشدهاند، اما مجموعهای از سوءظنها و رنجشهای تاریخی، روابط دو کشور را آلوده کرده است. جنگ ۱۲ روزه، طوفانی شدید بود که فعلاً فروکش کرده. اکنون، آمریکا، ایران و اسرائیل در وضعیت تعلیق تنش قرار دارند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هنوز به دنبال ازسرگیری حملات است و تبادل موشکی ممکن است دوباره آغاز شود. از سوی دیگر، ترامپ بهدنبال مذاکره است. تا زمانی که دو طرف چرخه بی اعتمادی را نشکنند هرگونه مصالحهای شکننده خواهد بود.
این مطلب در ششم ژوئیه ۲۰۲۵ در چوسان ایلبو، مشهورترین روزنامه کره جنوبی منتشر شده است.