ستاره صبح در گفتوگو با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین به بررسی اهداف این دیدار پرداخته که در ادامه میخوانید:
هر بار که ترامپ و نتانیاهو با هم دیدار میکنند، افکار عمومی در داخل کشور نگران اتفاقی هستند که در پس این دیدارها رخ میدهد و ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این سفر موجب بروز چه تغییراتی در غرب آسیا خواهد شد؟
نفس دیدار نتانیاهو با ترامپ بیش از تصمیماتی است گرفته میشود فضا را در داخل ایران ملتهب میکند و همین نتیجه، یکی از خواستههای نتانیاهو است.
حدود 30 سال پیش که کتاب ایران هراسی از هگایی رام نویسنده اسرائیلی را ترجمه میکردم در بخش عمده این کتاب به ابراز نگرانی و اظهار ناراحتی برمی خوردم این نویسنده که استاد دانشگاه بن گوریون در تل آویو است مینویسد اسرائیلیها همیشه نگران تهدیدات جمهوری اسلامی هستند. در این کتاب از احساس ناامنی شهروندان اسرائیل بسیار یاد شده بود.
امروز احساس میکنم اگرچه اسرائیل تمام راهها را برای رفع تهدید دنبال میکند، برای دفع خطر عملاً به هر کاری دست میزند و بابت آن بهای سنگینی پرداخت کرده و میکند؛ اما هم زمان این هدف را در سر دارد که آن نگرانی را که چند دهه احساس کرده به جامعه ایران برگرداند. اسرائیل از این طریق توپ را به زمین ایران میاندازد، غافل از اینکه مردم در ایران کاری با این مسائل نداشته و ندارند. ما احساس میکنیم ثروت ملی کشورمان در جاهای دیگری هزینه شده و فقر نصیب مردم شده است!
هراس از درگیری ایران و اسرائیل جدی است، برای بهبود شرایط و رفع تهدید به چه اقدام و تصمیمی نیاز داریم؟
دههها است که آرامش از مردم سلب شده است. ایرانیان امروز نگران تأمین معاش خود هستند. کنار آمدن با تحریم، محدودیت، تورم و فقر برای چند سال قابل توجیه بود. بعد از فتح خرمشهر مردم حاکمیت را مسئول مشکلات و هزینه تراشیهایی میدانند، که ربطی به ایران و ایرانی نداشت. امروز هم بدون حل مشکلات با آمریکا ممکن نیست از این وضعیت خلاص شویم. با ترک مخاصمه تا زمانی که هنوز زیر ساختهای توسعه در ایران وجود دارد، بهتر است بهایی بپردازیم و همین وضعیت ویران نشده و امنیتی است را حفظ کنیم و شرایط را بهبود ببخشیم به جای اینکه مثل حماس پس از ضربه خوردن و ویران شدن به دنبال آتش بس بدویم.
آیا ایده درگیری نظامی بین ترامپ و نتانیاهو به یک اندازه مورد توجه است؟ در موضوع ایران، چه تفاوتی بین این دو نفر وجود دارد؟
این نکته باید مورد پذیرش واقع شود که اسرائیل و آمریکا در حقیقت یکی هستند و جنگیدن با هر کدام به معنی نبرد با دیگری است. سفرهای نتانیاهو به آمریکا و دیدارها به ابزاری برای تشدید التهاب در جامعه ایران تبدیل شده و نوعی انتقام گیری است که اهداف اش در مبارزهای طولانی را تأمین میکند.
امروز در تلوزیون ایران گفته شد ترامپ اقرار کرد در جنگ 2 روزه از اسرائیل حمایت کرده است! این خبر به معنی بی خبری کامل گوینده ونویسنده آن است. جنگ 12 روزه جنگ آمریکا بود. اگر چه آمریکا در یک روز از این جنگ حضور رسمی داشت ولی در همان یک روز میلیاردها دلار ثروت و سرمایه ایران در صنایع اتمی را نابود کرد. چنین تصویر واضح و روشنی نیازی به اقرار ندارد!
یکی از خصوصیات رئیسجمهور آمریکا بی توجهی به طبقه بندیهای سری است. او آنچه در سر دارد را به طور علنی بیان میکند، تبعات رد پیشنهاد اش را تشریح میکند و اگر با او راه نیامدند سر گردنه میایستد و راه را میبندد. امروز ترامپ تهدید برای ایران است.
ترامپ در یکی دو روز گذشته ادعا کرده تماسهای دولت اش با ایرانیها ادامه دارد. تماسها در این شرایط نمیتواند به صورت مذاکرات عادتی پیشین باشد که جمع میشدند و بر سر کلمات و عبارات چانه میزدند، اختلافات ما به جنگ کشید و قبح حمله نظامی ریخته شده است. ترامپ و نتانیاهو نیز از درگیری مجدد ابایی ندارند و بار دیگر هم میتوانند به ایران حمله کنند اما این بار درگیری شدیدتر و خطرناکتر خواهد بود. از این رو گفتوگو و تماس در چنین شرایطی معنای دیگری دارد.